و اگر می‌دانستید عوض شدن اسامی چه کاربردی دارد!

و اگر می‌دانستید عوض شدن اسامی چه کاربردی دارد!

انگار که اصلا بیشتر برای ما اسم مهم باشد و همین که اسم رفتار یا کالایی عوض شود، کلهم برخورد ما هم با آن عوض می‌شود
نویسنده: لیلا باقری
تاریخ انتشار:
622 نفر این یادداشت را خوانده‌اند
0 نفر این یادداشت را دوست داشته‌اند
اصل کلام این است که چه موقع یک کاری اسمش می‌شود دورویی و چه موقع یک چیز دیگر؛ مثلا "سیاست رفتاری" یا "اصول حرفه‌ای" یا هر یای دیگر که شما می‌دانید و توی ذهن شماست و توی ذهن من نیست. منظورم این است که گاهی یک عملی در نگاه من رفتاری کاملا عادی و مطابق با موازین است و از نگاه شما عملی قبیح که تنها اسمش عوض شده!

این عوض شدن اسم‌ها و شکل‌ها گاهی مسئله را پیچیده می‌کند و آدم را به شک می‌اندازد. مثال ساده‌اش می‌شود همین عوض کردن اسم غذاها! آمده‌ای خانه و سراغ اسم غذا را می‌گیری. مادر یا همسرت می‌گوید شام پاستا داریم! اگر اولین بار باشد که اسم این غذا را می‌شنوی تا بروی سر میز شام و ببینی پاستا همان ماکارونی شکلی خودمان است که کمی رنگ و لعاب و قر و اطوارش زیاد شده، کلی فکری می‌شوی. دست آخر هم می‌بینی همان ماکارونی معروف به خوردت داده شده که فقط اسم عوض کرده. یا همین سوسیس و ژامبودن که اول،‌ اول‌ها خیلی باکلاس بودند و بعدها تق‌اش درآمد که در اصل چیست و حالا من اینجا نگویم راز محتوا را بهتر است.

عوض شدن اسم اما جاهای دیگر هم کاربرد دارد. انگار که اصلا بیشتر برای ما اسم مهم باشد و همین که اسم رفتار یا کالایی عوض شود، کلهم برخورد ما هم با آن عوض می‌شود. اسامی عجب کابردی داشتند و خودشان بی‌خبر بودند! مثلا وقتی من جلوی رئیسم می‌گویم تو آدم خوبی هستی اما پشت سرش می‌گویم او آدم بدی است، اسمش می‌شود دورویی و اشکال دارد و عمل قبیحی است. اما اگر رئیسم جلوی روی من بگوید تو آدم کاردانی هستی و به همین خاطر از توانایی‌هایت در پست دیگری استفاده می‌کنیم، اما پشت سرم بگوید، کار بلد نبود و ما با تدبیر او را از پست فعلی برداشتیم و اسمش را بگذارد سیاست کاری، به نظر خودش بلا اشکال می‌رسد. بلا اشکال که چه عرض کنم، خیلی هم حرفه‌ای است... درصورتی که در هر دوحالت دارد دو رویی به خورد روح داده می‌شود.

ولی در حالت دوم چون کار با دورویی، بدون دردسر انجام  و همه چیز بر وفق مراد می‌شود و هم من راضی هستم و هم رئیس، اسمش سیاست کاری است. چون اگر رئیس برگردد توی روی من بگوید:« کارمند محترم! شما توی پستت موفق عمل نکردی و برای همین من تو را به بخش دیگری منتقل می‌کنم.» از آنجایی که عادت نکرده‌ام به شنیدن حرف حقیقت و همیشه دوست داشته‌ام مسائل را غیر مستقیم و کادو پیچ شده دریافت کنم؛ نه تنها به من بر می‌خورد بلکه ممکن است الم شنگه‌ای به راه بیاندازم که روی به آتش کشیدن قیصریه را به خاطر یک دستمال، سفید کند. ولذا سری که درد نمی‌کند را دستمال نمی‌بندند وقتی کار با دو رویی یا همان سیاست کاری حل می‌شود.
ایمیل شما :
ایمیل دوستان : (جداسازی با کاما ،)
نام: ایمیل: نظر: