حراج فرصتهای طلایی!
دوستی داشتم که پیش از شروع ترم تحصیلی همه جزوهها و منابع درسهای ترم جدید را با کمک بچههای سال بالایی دانشگاه، جمع و جور میکرد و اعتقاد داشت این کار، باعث میشود ترم جدید را خوب شروع کند و در آن ترم موفق باشد... یکی از همکارانم، اعتقاد داشت، برای یک سرمایه گذاری خوب، در گام اول باید هر پولی که به دست میآید، به یک المان ارزشمند تبدیل شود، مانند سکه و طلا و ...
همه کارهای خوب از یک نقطه مناسب شروع میشوند؛ «شروع» مهمترین مرحله انجام کار است. شروع یک سخنرانی، شروع یک ترانه سرایی یا ترانهخوانی، شروع یک دوستی، شروع یک سرمایهگذاری، شروع بسیاری از امور کوچک و بزرگ پایه خیلی از اتفاقات خوب یا بد زندگی هستند. وقتی کاری خوب شروع نشود، سختتر از هر زمان دیگری، میتوان آن در یک مسیر درست پیش برد و یا کنترل کرد!
هر روز صبح که از خواب بیدار میشویم، مثل شروع یک پروژه است. پروژهای که حساسترین لحظهها و موقعیتهای طلایی را در یک چشم به هم زدن به باد میدهد یا از یک فرصت کوچک شرایطی ارزشمند و سرنوشت ساز بسازد. هر روز صبح که از خواب بیدار میشویم دو راه داریم: یا روزی خوبی داشته باشیم یا روزی بد! انتخاب با ماست و هر شروع خوبی نیاز به نیرو و انرژی قابل توجهی دارد. هیچ کس، دربرابر بیصبری، بیحوصلگی، بدخلقی، بدرفتاری یا سستی و کاهلی، حاضر نیست به شما فرصتی دهد تا خودتان را در زندگی نشان دهید. همه فرصتهای خوب خریدنی هستند و برای اینکه دیگران به شما فرصتهای مناسب را بفروشند لازم است ابتدا آنها بیابید، بسنجید و بعد در قبال رفتاری مناسب، ایدهای تازه، تحمل و صبر و یک روابط عمومی درست همه آن را یک جا از آن خود کنید. این یک حراج واقعی است.
هر روز صبح نوید تازهای است برای اینکه چشمانمان را بیشتر باز کنیم و فرصتهای سرنوشت ساز را با همه قدرت صاحب شویم و روی امواج موفقیت به پرواز درآییم.