گذری بر فعل «پرداختن»!
بسیار پیش میآید كه از خود میپرسیم: چرا تمركز نداریم؟ چرا مدام ذهنمان از این شاخه به آن شاخه میپرد؟ من میخواهم این پرسش را با توجه به یكی از ظرایف زبان فارسی پاسخ بدهم.
آیا تا كنون به مصدر «پرداختن» دقت كردهاید؟ در فارسی امروز، پرداختن با حرف اضافه «به» میآید. پرداختن به كاری یا پرداختن به چیزی یعنی مشغول شدن به آن كارها یا چیزهای دیگر را به خاطر آن كنار گذاشتن. «پرداختن به ... » تمركز بر آن را میرساند.
در فارسی قدیم، پرداختن به معنی خالی كردن بود و با حرف اضافه «از» میآمد. خانه از اغیار پرداختن یعنی اغیار را از خانه بیرون كردن تا خانه، خالی شود و خلوتی با یار دست دهد. وقتی این فعل پرداختن با حرف اضافه «از» میآمد و متمم فعل، واژه «كار» بود یعنی میگفتی: از فلان كار پرداختم یا از فلان مشغله پرداختم، معنیاش این میشد: از آن كار فراغت پیدا كردم و از آن مشغله فارغ شدم.
اتفاقا خود واژه «فراغ» و «فراغت» با خالی شدن نسبت معنایی مستقیم دارد. وقتی بانویی، وضع حمل میكند، میگوییم: فلانی فارغ شد. در بحثهای علمی هم آن قسمت از بحث را كه دو طرف به آن كاری ندارند، میگویند: منطقه الفراغ. استفراغ هم با خالی شدن نسبت معنایی دارد زیرا وقتی كسی بالا میآورد، معدهاش خالی میشود.
حال میگوییم: تا از كارهای فرعی نپردازیم، نمیتوانیم به كار اصلی بپردازیم. راز تمركز نداشتن ما همین است كه اصل و فرع نكردهایم و به خاطر همین، فرعها جای خالی برای اصل باقی نمیگذارند.