حرف بزن!
بسیار شنیدهایم که باید از همه فرصتها استفاده کرد و نباید هیچ زمانی را برای آموختن و یاد گرفتن و رشد کردن از دست داد. شنیدهایم که آموختن و یاد گرفتن، زمان و مکان نمیشناسد و میتوان در تنگترین زمانها و نامناسبترین مکانها کتابی به دست داشت و علم آموخت.
بارها و بارها از معلمان و استادهای مختلف درباره رفتار بزرگان علم شنیدهایم که به طور مثال در صف نانوایی مشغول کتاب خواندن بودهاند و از کمترین فرصتها برای رشد و یادگیری بیشتر استفاده میکردهاند. مطالعه زیاد خوب است. در زمانهای که کتاب خواندن رقبای جدی و بیرحمی همچون بازیهای رایانهای، رسانهها و هزار فعالیت وقتگیر و کمسود دیگر یافته است، چه کاری بهتر از کتاب خواندن و یاد گرفتن؟
اما مطالعه نباید ما را از سایر کارها غافل کند. کتاب خواندن در صف نانوایی و داخل اتوبوس و تاکسی و مترو شاید بهترین استفاده از زمان باشد، اما نباید فراموش کنیم که استفاده مناسب از وقت تنها کتاب خواندن نیست. و تنها راه یاد گرفتن و رشد کردن هم فقط کتاب نیست.
ما روز و شب کنار آدمهای مختلفی قرار میگیریم. در همان صف نانوایی و داخل اتوبوس و تاکسی و مترو انسانهای بسیاری را میبینیم که میتوانیم از آنها یاد بگیریم. یاد گرفتن و آموختن را نباید تنها محدود به کتاب و کتابخوانی کرد. کتاب خواندن یکی از عالیترین کارهای دنیاست، اما هیچ کتاب خوبی نباید ما را از معاشرت با مردم، دیدن آنها، سخن گفتن با آنها و آگاهی از تجربههایشان محروم کند. کتابها نتیجه پژوهش، تحقیق و تجربه نویسندگانشان هستند؛ نویسندگانی که نتیجه سالها دقت و دغدغهشان را در کتابی ریختهاند و تقدیم ما کردهاند. اما از کجا معلوم این تجربههای گرانبها و ارزشمند و این دقتها و دغدغههای مهم نوک زبان کسی که در مترو کنار ما نشسته، نباشد و شاید ده دقیقه صحبت در مترو، تاکسی، یا حتی صف نانوایی به اندازه یک فصل یک کتاب ارزشمند برای ما سود داشته باشد. بله. طبیعی است که ممکن است سودی هم نداشته باشد. همانطور که ممکن است خواندن برخی کتابها هم هیچ سودی برای ما نداشته باشد.
باید از همه امکانات استفاده کرد. نباید به یک نقطه و یک گوشه جهان محدود ماند. تنها آنها که موفق به نوشتن دغدغهها و دقتهایشان میشوند و کتاب مینویسند نیستند که ارزش توجه دارند. چه بسیار انسانهایی که کوه تجربه و دقتاند اما نه امکانی برای انتشار دقتهایشان مییابند و نه حتی شاید خودشان تصور روشنی از ارزش تجربهها و آموختههایشان داشته باشند.
کتاب خواندن را فراموش نکنیم. همراهی و همزیستی با کتاب، راز پیش رفتن و رشد کردن است. اما در هیچ چیز نباید ماند؛ حتی در کتاب. مرداب نباید بود. راه رشد را باید از همه جوانب و همه امکانها پیدا کرد. مردم کوچه و بازار حرفهایی دارند، کتابها حرفهایی دارند، روزنامهها و مجلات، سفر کردن و هزار کار و فعالیت دیگر، هر کدام منافعی دارند که نباید آنها را کنار نهاد و تنها به یک چیز چسبید.