چرا مقایسه می‌کنیم

چرا مقایسه می‌کنیم

چه آرزویی بماند تا مایه برانگیختن و تاختن شود؟
نویسنده: زهیر توکلی
تاریخ انتشار:
80 نفر این یادداشت را خوانده‌اند
0 نفر این یادداشت را دوست داشته‌اند

دور و بر خودمان را كه نگاه می‌كنیم، همه ناراضی‌اند. خودمان هم ناراضی. چرا؟ چون دائم در حال مقایسه خود با دیگرانیم. این مقایسه كردن‌ها در درون خود یك تناقض به همراه دارد و ما از آن غافلیم و اگر متوجه این تناقض ذاتی شویم، بر ناآگاهی‌مان می‌خندیم. آن تناقض چیست؟
وقتی من خودم را با دیگری مقایسه می‌كنم و آرزو می‌پرورم كه ای كاش من هم داشتم آنچه او دارد، معنی‌اش این نیست كه من آنچه خود دارم، برای او هم آرزو می‌كنم و آنچه او دارد را برای خودم. هم‌چنین در این مقایسه، من هرگز حاضر نیستم از آنچه خود دارم چشم بپوشم بلكه می‌خواهم علاوه بر داشته‌های خودم، داشته او هم مال من باشد. خب؛ اگر بنا بر مقایسه باشد، او هم حق مقایسه دارد و او هم متقابل آرزویی مشابه آرزوی من را در سر می‌پزد. او هم می‌خواهد هر آنچه پسندش می‌افتد به «تسخیر و تصرف» خویش درآورد. او نیز همه را با هم می‌خواهد. پس معنی نهایی‌ این حالت دوطرفه این می‌شود كه هیچ‌كس هیچ چیزی نداشته باشد یا این كه همه، همه‌چیز داشته باشند و خلاصه همه شبیه هم شوند. در چنین صورتی دیگر چه كسی خود را با چه كسی مقایسه كند؟ و چه آرزویی بماند تا مایه برانگیختن و تاختن شود؟ به عبارت دیگر مقایسه كردن خودش نقض خودش است. تو خود را با دیگران مقایسه می‌كنی چون می‌خواهی متمایز و یكه و بی‌نظیر باشی ولی غافلی كه دیگران هم خودشان را با تو مقایسه می‌كنند و  آنها هم می‌خواهند متمایز و یكه و بی‌نظیر باشند و اگر قرار باشد همه به این آرزو برسند همه شبیه هم می‌شوند و خود آن آرزو باطل و خنثی خواهد ماند. این همان ناآگاهی است كه درون مقایسه‌های دائمی ما آدمیان مستتر است. خوشا به حال كسی كه بی این مقایسه‌ها هم خود را متمایز و یكه و بی‌نظیر بداند و با خدای خودش خوش باشد زیرا خلقت خدا تكرار نمی‌شود و هر مخلوق تازه‌ای، كل جهان است. اگر چشم دیدنش را داشته باشی.
 

ایمیل شما :
ایمیل دوستان : (جداسازی با کاما ،)
نام: ایمیل: نظر: