حرف زدن مثل قرص مسكن است
میخواهم قدری از موضع همدردی با كسانی كه غیبت میكنند، وارد موضوع شوم. بالاخره غیر از قلیلی از افراد كه مریضند و انگار از آزار رساندن به دیگران جانشان شکوفا میشود، غالب افراد از غیبت لذت آگاهانهای نمیبرند و ته دلشان از این كار راضی نیستند منتها خودشان را میخواهند با حرف زدن راحت كنند. مثلا من و شما دوست مشتركی داریم. من بر سر موضوعی از او ناراحتم و به قول معروف، خودخوری میكنم. مدتی میگذرد و مساله بین من و آن دوست مشترك حل نشده باقی مانده است. یك بار كه من شما را میبینم، انگار راهی برای تخلیه عصبانیتم پیدا كردهام و خیلی بیربط پشت سر این دوستمان پیش شما گوشه و كنایه میزنم و مثلا فضا فضای شوخی كردن و دست انداختن رفاقتی است و ما دو نفر هیچ قصد تحقیر و تمسخر آن دوست مشتركمان را نداریم و میگویم«شوخیه دیگه» ولی شوخی شوخی داریم غیبت میكنیم فدایت شوم! چون لابلای همین گوشه و كنایههای شوخیوار پردههایی از اختلاف بین خودم و او را حق به جانب برملا میكنم و دقیقا چون فضا فضای طعنه دست انداختن است، همه ماجرا را راست و حسینی طرح نمیكنم تا شاید تو بتوانی پا در میانی كنی و این دعوا به آشتی بدل شود.
میدانید مشكل اصلی چیست؟ حرف زدن مثل قرص مسكن است. طرف تومور مغزی دارد و نمیداند. راه به راه سردرد میگیرد و كدئین و بروفن و ژیلوفن و پانادول اكسترا بالا میاندازد. تومورش خوب نمیشود و كبد و كلیهاش هم آسیب میبیند. حرف زدن هم ممكن است برای مدتی كوتاه، تسكینی موقت به تو ببخشد ولی دوای دردت نیست. مثلا تو زودرنجی و دیر هم فراموش میكنی و درنتیجه از دیگران به دل میگیری و این سینهات را تنگ میكند و «غیبت» به قول مازندرانیها « از كَش و پهلویت بیرون میزند» ( كش به فتح كاف لغت اصیل فارسی و دری است به معنی بر، سینه، آغوش) بله؛ غیبت میكنی و قدری خالی میشوی ولی چون آدم خوبی هستی، یك عذاب وجدان هم بعدا به همان ناراحتی قبلیات اضافه میشود: چرا غیبت كردم؟ و تازه یك نگرانی جدید هم داری: نكند این آشنای مشترك، دهنلقی كند و پیش فلانی حرف مرا نقل كند؟ بدین ترتیب بهتر نیست كه آدم به جای مسكن خوردن به فكر مداوای اصل بیماریاش باشد؟ كسی كه سرما میخورد، به او توصیه میكنیم: مدارا كن تا خوب شوی؛ بیخودی نرو دكتر كه آنتی بیوتیك به نافت میبندد. بسیاری از عصبانیتها مثل سرماخوردگی هستند. اگر واكنش كلامی از جمله غیبت كردن را به تاخیر بیندازیم، خودش خود به خود فراموشمان میشود. همه اینها در صورتی است كه غیبت كردنمان از روی دشمنخویی نباشد والا در آن صورت، به مجرد غیبت كردن نه تنها ناراحتی و عصبانیتت كم نمیشود بلكه همین كلماتی كه به ظاهر باد هوا هستند، كینه و دشمنی را تثبیت و تشدید میكند.