جاده مهم است یا ته جاده؟
این راههای تهشنامعلوم و بههمپیوسته و دور و دراز آدم را با دنیایی رویارو میکند که پیچیده، و در عین حال، جذاب است. روندهی هر دو راه، هر چه بیشتر برود، مزهی قدرت و شهرت بیشتر زیر زبانش میرود. این میشود که تحریک میشود باز هم پیش برود؛ جلوتر و جلوتر برود تا جذابیتهای بیشتری ببیند و مشهورتر و قدرتمندتر شود.
اینکه علم بهتر است یا ثروت فعلاً مهم نیست؛ قبل از هر چیز، مهم گم نشدن توی این دو دنیای پیچیده است. رفتن در یک مسیر فقط زمانی میتواند مهم جلوه کند که به هدف و نهایتی برسد، و الا صرف طی کردن مسیرهای مختلف نه امتیازی برای جاده است نه برای او که جاده را گز میکند. تازه بماند که خستگی و بطالت آن همه جادهای که بیهوده و بیسبب طی شده، هیچگاه، از تن آدم بیرون نمیرود.