مدام داریم فرار می‌كنیم

مدام داریم فرار می‌كنیم

هر کسی به یک چیزی پناه می‌برد: یکی کتاب، یکی فیلم و دیگری شاید چندتا قرص که از گل‌های فرش برایش جنگل سبز بسازد!
نویسنده: مريم مرتضوی
تاریخ انتشار:
847 نفر این یادداشت را خوانده‌اند
0 نفر این یادداشت را دوست داشته‌اند
برای فرار از سرمای هوا به بخاری و دود و آتش پناه می‌بریم و برای رهایی از آلودگی هوا دست به دامن طبیعت می‌شویم. برای فرار از بوهای زننده، عطر و ادکلن می‌زنیم و برای مبتلا نشدن به آلرژی دان‌هیل، به دکتر پناه می‌بریم. برای فرار از سکون و یکنواختی زندگی ریسک‌های سنگین می‌کنیم و بعد برای از فرار از مهلکه و حادثه دست به دعا بر می‌داریم تا به آرامش و یکنواختی برسيم.

برای دوری از زندگی ماشینی سفر می‌کنیم، اما نرسیده به خروجی شهر، دلمان برای همان زندگی تکراری و ماشینی تنگ می‌شود. برای فرار از بیداری می‌خوابیم و برای رسیدن به بیداری، ساعت‌ها را کوک می‌کنیم. برای مرد شدن، دربدر به دنبال معافی کف پای صاف و زانوی ناصاف نمی‌رویم. و در پادگان، حس نوستالژیکمان گل می‌کند و بغض غریبگی  می‌ترکد و هق هق.

برای فرار از تنهایی و رسیدن به کمال، ازدواج می‌کنیم و بعد حسرت یک پياده‌روی تک نفره را به گور می‌بریم. برای مبتلا نشدن به جهل کتاب می‌خوانیم و بعد برای فرار از انباشتگی دانسته‌ها، می‌نویسیم و برای فرار از نوشتن هم، نمی‌خوانیم و تارک دنیا می‌شویم. برای لو ندادن حرف دل، در نطفه خفه‌اش می‌کنیم و به عقلمان که چشم به راه نشسته، پناه می‌بریم. و برای افسوس خوردن بر لحظه‌های حسی که نیامده رفته‌اند، گریه می‌کنیم، و برای فرار از دیده‌شدن گریه، به گوشه تنهایی می‌رویم، و برای فرار از منزوی بودن به جمع پناه می‌بریم.

و آخرسر، برای فرار از اینها هر کسی به یک چیزی پناه می‌برد: یکی کتاب خواندن، یکی فیلم دیدن و دیگری شاید چندتا قرص که مثلا از گل‌های فرش برایش جنگل‌های سبز و انبوه بسازد! يكي هم پناه می‌برد به خدا.

الا بذكر الله تطمئن القلوب.

آگاه باشيد كه دل‌ها با ياد خدا آرام می‌گيرد.

(سوره‌ی مباركه‌ی رعد، آيه‌ی ۲۸)


ایمیل شما :
ایمیل دوستان : (جداسازی با کاما ،)
نام: ایمیل: نظر: