بی بال پریدن
انسان میتواند دو بال برای خود دست و پا کند و با آنها تا جایی پرواز کند که پر عقاب هم در آنجا میریزد.
تاریخ انتشار:
888 نفر این یادداشت را خواندهاند
1 نفر این یادداشت را دوست داشتهاند
پرندگان را به دستههای مختلف تقسیم کردهاند. اما من گمان میکنم میشود همهی پرندگان را به ۳ دسته تقسیم کرد:
۱-پرندگانی که بال دارند و پرواز میکنند.
۲-پرندگانی که بال دارند و پرواز نمیکنند.
۳-پرندگانی که بال ندارند ولی پرواز میکنند.
پرندگان دستهی اول و دوم را همهی ما میشناسیم ولی پرندگان دستهی سوم را کمتر کسی میشناسد:
پرندگانی که بدون بال پرواز میکنند! پرندگانی که میخندند! پرندگانی که گریه میکنند! پرندگانی که فکر میکنند! پرندگانی که مینویسند!
آری، تنها پرندههای که بال ندارد ولی میتواند پرواز کند، انسان است البته نه پرواز با هواپیما. زیرا موش و خرگوش و فیل و شتر هم میتوانند با هواپیما پرواز کنند. اگر اینطور باشد، سنگ و سنگپشت هم میتوانند پرواز کنند.
اما اینها که پرواز نیست. چون وقتی سوار بر هواپیما هستیم این هواپیماست که پرواز میکند، نه مسافران آن که مشغول خوردن چای و شیرینی هستند.
پس منظور از پرواز انسان، پرواز با هواپیما نیست، بلکه پرواز خود انسان است آن هم بدون بال، یعنی بدون بالی که دیده شود. با دو بال ظریف عقل و عشق. با دو بال لطیف خیال واحساس.
انسان میتواند دو بال برای خود دست و پا کند و با آنها تا جایی پرواز کند که پر عقاب هم در آنجا میریزد، و پر فرشتگان و حتی پر جبرئیل هم در آنجا میسوزد. تا روی ناف قلهی قاف، تا زیر سایهی بال سیمرغ، تا آغوش مهربان خدا... .
اگر خودش بخواهد و اگر دیگران بگذارند. اگر طوفان و باد بگذارند. اگر دام و دانه و صیاد بگذارند. اگر قفسها و کرکسها و هرکسهای دیگر بگذارند. و قصهی ما، قصهی همین فرشتگان زمینی است که بالهاشان را با آرزوی پرواز سرشتهاند. وسرنوشت پرواز را بر صحفهی سفید بالهایشان نوشتهاند.
پرندگانی که دستی بر بالشان سنگ بسته، پرندگانی با بالهای لاغر و خسته، پرندگانی با بالهای زخمی و شکسته، پرندگان مهاجری که از روستا به شهر میگریزند، پرندگانی که به مدرسهی شبانه میروند، پرندگانی که با بالهای وصلهدار پرواز میکنند، پرندگانی که در حاشیهی پیادهرو میخوابند... .
۱-پرندگانی که بال دارند و پرواز میکنند.
۲-پرندگانی که بال دارند و پرواز نمیکنند.
۳-پرندگانی که بال ندارند ولی پرواز میکنند.
پرندگان دستهی اول و دوم را همهی ما میشناسیم ولی پرندگان دستهی سوم را کمتر کسی میشناسد:
پرندگانی که بدون بال پرواز میکنند! پرندگانی که میخندند! پرندگانی که گریه میکنند! پرندگانی که فکر میکنند! پرندگانی که مینویسند!
آری، تنها پرندههای که بال ندارد ولی میتواند پرواز کند، انسان است البته نه پرواز با هواپیما. زیرا موش و خرگوش و فیل و شتر هم میتوانند با هواپیما پرواز کنند. اگر اینطور باشد، سنگ و سنگپشت هم میتوانند پرواز کنند.
اما اینها که پرواز نیست. چون وقتی سوار بر هواپیما هستیم این هواپیماست که پرواز میکند، نه مسافران آن که مشغول خوردن چای و شیرینی هستند.
پس منظور از پرواز انسان، پرواز با هواپیما نیست، بلکه پرواز خود انسان است آن هم بدون بال، یعنی بدون بالی که دیده شود. با دو بال ظریف عقل و عشق. با دو بال لطیف خیال واحساس.
انسان میتواند دو بال برای خود دست و پا کند و با آنها تا جایی پرواز کند که پر عقاب هم در آنجا میریزد، و پر فرشتگان و حتی پر جبرئیل هم در آنجا میسوزد. تا روی ناف قلهی قاف، تا زیر سایهی بال سیمرغ، تا آغوش مهربان خدا... .
اگر خودش بخواهد و اگر دیگران بگذارند. اگر طوفان و باد بگذارند. اگر دام و دانه و صیاد بگذارند. اگر قفسها و کرکسها و هرکسهای دیگر بگذارند. و قصهی ما، قصهی همین فرشتگان زمینی است که بالهاشان را با آرزوی پرواز سرشتهاند. وسرنوشت پرواز را بر صحفهی سفید بالهایشان نوشتهاند.
پرندگانی که دستی بر بالشان سنگ بسته، پرندگانی با بالهای لاغر و خسته، پرندگانی با بالهای زخمی و شکسته، پرندگان مهاجری که از روستا به شهر میگریزند، پرندگانی که به مدرسهی شبانه میروند، پرندگانی که با بالهای وصلهدار پرواز میکنند، پرندگانی که در حاشیهی پیادهرو میخوابند... .