بیشتر اوقات، خواستن توانستن است!
حساب آدمهای ناتوانی که تلاش میکنند و به جایی نمیرسند، از آنهایی که ناتوانی را بهانه کردهاند و تنبلی میکنند، جداست.
تاریخ انتشار:
1192 نفر این یادداشت را خواندهاند
0 نفر این یادداشت را دوست داشتهاند
همیشه هم خواستن توانستن نیست. اما خیلیها خواستهاند و توانستهاند! یک عالمه کار توی دنیا هست که ما امروز نمیتوانیم انجامشان بدهیم. گفتم امروز. چون اصلاً بعید نیست فردا توانایی انجام آن را داشته باشیم. کافی است از امروز تا فردا، کمی تلاش کنیم.
قرار نیست همیشه در برابر کارهای سختی که از توان ما بیرون است، تسلیم باشیم. این تسلیم شدن و ناتوانی را بهانهکردن، چیزی جز تنبلی نیست. بگذریم از کارهایی که اصلاً از توان انسان خارج است و به تلاش و همت و تنبلی نکردن آدم هم ربطی ندارد. هیچ آدمی تا حالا نتوانسته خورشید را ببرد وسط آسمان شب نگاهش کند! قبول. ولی من دارم از تماشای طلوع خورشید حرف میزنم. آن وقت صبح که خوابش را با هیچ چیز دیگری عوض نمیکنند، تماشای طلوع خورشید با تنبلی جور در نمیآید.
آدمی که ضعفهایش را برطرف نکند، به هیچ چیزی نمیرسد. خیلی از ناتوانیهای ما آدمها با تمرین و تلاش به نقاط قوت تبدیل میشوند. ولی کافیست تنبلی کنیم و دنبال جبران نقاط ضعفمان نباشیم. همین میشود که با پاهای خومان از موفقیت دور میشویم. حساب آدمهای ناتوانی که تلاش میکنند و به جایی نمیرسند، از آنهایی که ناتوانی را بهانه کردهاند و تنبلی میکنند، جداست. بارها شده خیلی راحت اعتراف کردهایم که به فلان زبان، یا فلان برنامهی کامپیوتری یا هرچیز دیگری مسلط نیستیم و همین ناتوانی را دلیل تمام کارهایی کردهایم که انجامشان نمیدهیم؛ درحالیکه میشد با کمی همت، این ضعف را برطرف کنیم. خلاصه نباید تنبلی را چاشنی ناتوانی کرد چون طعمی جز فقر و ناکامی ندارد.
قرار نیست همیشه در برابر کارهای سختی که از توان ما بیرون است، تسلیم باشیم. این تسلیم شدن و ناتوانی را بهانهکردن، چیزی جز تنبلی نیست. بگذریم از کارهایی که اصلاً از توان انسان خارج است و به تلاش و همت و تنبلی نکردن آدم هم ربطی ندارد. هیچ آدمی تا حالا نتوانسته خورشید را ببرد وسط آسمان شب نگاهش کند! قبول. ولی من دارم از تماشای طلوع خورشید حرف میزنم. آن وقت صبح که خوابش را با هیچ چیز دیگری عوض نمیکنند، تماشای طلوع خورشید با تنبلی جور در نمیآید.
آدمی که ضعفهایش را برطرف نکند، به هیچ چیزی نمیرسد. خیلی از ناتوانیهای ما آدمها با تمرین و تلاش به نقاط قوت تبدیل میشوند. ولی کافیست تنبلی کنیم و دنبال جبران نقاط ضعفمان نباشیم. همین میشود که با پاهای خومان از موفقیت دور میشویم. حساب آدمهای ناتوانی که تلاش میکنند و به جایی نمیرسند، از آنهایی که ناتوانی را بهانه کردهاند و تنبلی میکنند، جداست. بارها شده خیلی راحت اعتراف کردهایم که به فلان زبان، یا فلان برنامهی کامپیوتری یا هرچیز دیگری مسلط نیستیم و همین ناتوانی را دلیل تمام کارهایی کردهایم که انجامشان نمیدهیم؛ درحالیکه میشد با کمی همت، این ضعف را برطرف کنیم. خلاصه نباید تنبلی را چاشنی ناتوانی کرد چون طعمی جز فقر و ناکامی ندارد.