حرف بزن تا تقسیم شوی
وقتی ظرفی سفالی میخری، تلنگری به آن میزنی تا بدانی ترک دارد یا نه. به همین ترتیب سالم بودن انسان توسط گفتارش ثابت میشود.
تاریخ انتشار:
523 نفر این یادداشت را خواندهاند
0 نفر این یادداشت را دوست داشتهاند
همهی کلمات به ۵ دسته تقسیم میشوند:
۱- کلماتی که از عشق خدا الهام گرفتهاند. اینها واژههایی هستند که در ستایش خدا ابراز میکنیم. این کلمات فریاد روح فردی، خطاب به روح کل هستی و ترانههای ستایش، خطاب به یگانه نام برتر کائنات است.
۲- کلماتی که از روی عشق به همنوعان بیان میشوند. این واژهها تسکین بخش و آرامش دهنده هستند و ما آنها را به افراد رنجدیده و دردمند میگوییم تا آنها را در راه پر از مشقات زندگی شاد کنیم.
۳- کلماتی که زخم میزنند، مجروح میکنند و میکشند. اینها کلماتی هستند که از حسادت، غبطه، بدخواهی و نفرت زاده میشوند. وقتی که از دیگران بد میگوییم، نمیدانیم چه آشوبی به راه میاندازیم. خطرناکتر از همه، انسانی است که زخم زبان میزند. هرگاه لب میگشاید گویی تیرهای زهرآلود پرتاب میکند.
۴- کلماتی که ناشی از عشق به خویشتن هستند. نفس ما آنها را برمیانگیزد. طمع و پیروی از لذایذ حسی، محرک آنهاست. با بیان این کلمات اغلب به پیروزیهای خود میبالیم. وقتی که نوبت به کسب و کار میرسد از این کلمات که غالباً به دروغ آمیختهاند، به راحتی استفاده میکنیم.
۵- کلمات بیهوده. اینها کلماتی هستند که افراد، بی دلیل آنها را به زبان میآورند تا فقط وقت گذرانی کنند. اکثر گفتوگوی آدمها به پرسشها و پاسخهای احمقانه آمیخته است که خانههای ما را به مرکز بدگویی و وراجی تبدیل میکند. عیسی مسیح در مورد این نوع کلمات هشدار داده است: «به شما میگویم هر کلام بیهوده ای که به زبان میآورید در روز قیامت به حساب شما نوشته خواهد شد.»
وقتی ظرفی سفالی میخری، تلنگری به آن میزنی تا بدانی ترک دارد یا نه. به همین ترتیب سالم بودن انسان توسط گفتارش ثابت میشود. اگر کلماتی که انسان به زبان میآورد از گروه اول یا دوم باشد، او بی تردید انسانی متبرک است. چنین کسی هر جا رود آفتاب عشق و ارامش میتاباند. اما افسوس که دنیا پر از مردمی است که سخنانشان از نوع سوم و چهارم و پنجم است. چنین کسانی در واقع دوزخ را با خود به همه جا میبرند و زندگیشان چون سیاه چال تاریک است.
۱- کلماتی که از عشق خدا الهام گرفتهاند. اینها واژههایی هستند که در ستایش خدا ابراز میکنیم. این کلمات فریاد روح فردی، خطاب به روح کل هستی و ترانههای ستایش، خطاب به یگانه نام برتر کائنات است.
۲- کلماتی که از روی عشق به همنوعان بیان میشوند. این واژهها تسکین بخش و آرامش دهنده هستند و ما آنها را به افراد رنجدیده و دردمند میگوییم تا آنها را در راه پر از مشقات زندگی شاد کنیم.
۳- کلماتی که زخم میزنند، مجروح میکنند و میکشند. اینها کلماتی هستند که از حسادت، غبطه، بدخواهی و نفرت زاده میشوند. وقتی که از دیگران بد میگوییم، نمیدانیم چه آشوبی به راه میاندازیم. خطرناکتر از همه، انسانی است که زخم زبان میزند. هرگاه لب میگشاید گویی تیرهای زهرآلود پرتاب میکند.
۴- کلماتی که ناشی از عشق به خویشتن هستند. نفس ما آنها را برمیانگیزد. طمع و پیروی از لذایذ حسی، محرک آنهاست. با بیان این کلمات اغلب به پیروزیهای خود میبالیم. وقتی که نوبت به کسب و کار میرسد از این کلمات که غالباً به دروغ آمیختهاند، به راحتی استفاده میکنیم.
۵- کلمات بیهوده. اینها کلماتی هستند که افراد، بی دلیل آنها را به زبان میآورند تا فقط وقت گذرانی کنند. اکثر گفتوگوی آدمها به پرسشها و پاسخهای احمقانه آمیخته است که خانههای ما را به مرکز بدگویی و وراجی تبدیل میکند. عیسی مسیح در مورد این نوع کلمات هشدار داده است: «به شما میگویم هر کلام بیهوده ای که به زبان میآورید در روز قیامت به حساب شما نوشته خواهد شد.»
وقتی ظرفی سفالی میخری، تلنگری به آن میزنی تا بدانی ترک دارد یا نه. به همین ترتیب سالم بودن انسان توسط گفتارش ثابت میشود. اگر کلماتی که انسان به زبان میآورد از گروه اول یا دوم باشد، او بی تردید انسانی متبرک است. چنین کسی هر جا رود آفتاب عشق و ارامش میتاباند. اما افسوس که دنیا پر از مردمی است که سخنانشان از نوع سوم و چهارم و پنجم است. چنین کسانی در واقع دوزخ را با خود به همه جا میبرند و زندگیشان چون سیاه چال تاریک است.