چگونه احمق نباشیم

چگونه احمق نباشیم

یک راه مناسب برای این که خودتان را از انواع جزمیت خلاص کنید، این است که از عقاید مخالفی که دوستانتان دارند آگاه شوید.
نویسنده: برتراند راسل
تاریخ انتشار:
1573 نفر این یادداشت را خوانده‌اند
7 نفر این یادداشت را دوست داشته‌اند
برای پرهیز از انواع عقاید احمقانه‌ای که نوع بشر مستعد آن است، نیازی به نبوغ فوق بشری نیست. چند قاعده‌ی ساده، شما را اگر نه از همه‌ی خطاها، دست کم از خطاهای ابلهانه باز می‌‌دارد.

اگر موضوع چیزی است که با مشاهده روشن می‌شود، مشاهده را شخصاً انجام دهید. ارسطو می‌‌توانست از این باور اشتباه که خانم‌ها دندان‌های کمتری از آقایان دارند با یک روش ساده پرهیز کند: از خانمش بخواهد که دهانش را باز کند تا دندان‌هایش را بشمارد. او این کار را نکرد چون فکر می‌‌کرد می‌‌داند. تصور کردن این‌که چیزی را می‌‌دانید در حالی‌که در حقیقت آن‌را نمی‌دانید، خطای مهلکی است که همه‌ی ما مستعد آن هستیم. من باور دارم که خارپشت‌ها سوسک‌های سیاه را می‌‌خورند، چون به من این‌طور گفته‌اند؛ اما اگر قرار باشد کتابی درباره‌‌ی عادات خارپشت‌ها بنویسم، تا زمانی‌که نبینم یک خارپشت از این غذای اشتهاکورکن لذت می‌‌برد، مرتکب چنین اظهارنظری نمی‌‌شوم. در هرحال، ارسطو کمتر از من محتاط بود.

اغلب موضوعات از این ساده‌تر به بوته‌ی آزمایش در می‌آیند. اگر مثل اکثر مردم، شما ایمان راسخ پرشوری نسبت به برخی مسائل دارید، روش‌هایی وجود دارد که می‌تواند شما را از تعصب خودتان با خبر کند. اگر عقیده‌ی مخالف، شما را عصبانی می‌کند، نشانه‌ی آن است که شما ناخودآگاه می‌دانید که دلیل مناسبی برای آنچه فکر می‌کنید، ندارید. اگر کسی مدعی باشد که دو بعلاوه‌ی دو می‌شود پنج، یا این که ایسلند در خط استوا قرار دارد، شما به جای عصبانی شدن، احساس دل‌سوزی می‌کنید، مگر آن‌که اطلاعات حساب و جغرافی شما آن‌قدر کم باشد که این حرف‌ها در افکار شما تزلزل ایجاد کند.

اغلب بحثهای بسیار تند آن‌هایی هستند که طرفین درباره‌ی موضوع مورد بحث دلایل کافی ندارند. شکنجه در الهیات به کار می‌رود، نه در ریاضیات؛ زیرا ریاضیات با علم سر و کار دارد، اما در الهیات تنها عقیده وجود دارد. بنابراین هنگامی‌که پی می‌برید از تفاوت آرا عصبانی هستید، مراقب باشید؛ احتمالاً با بررسی بیشتر درخواهید یافت که برای باورتان دلایل تضمین کننده‌ای ندارید.

یک راه مناسب برای این که خودتان را از انواع خاصی از جزمیت خلاص کنید، این است که از عقاید مخالفی که دوستان پیرامونتان دارند آگاه شوید. به دنبال کسانی بگردید که دیدگاه‌هایی مخالف شما دارند. مثلاً روزنامه‌های احزاب مخالف را بخوانید. اگر آن افراد و روزنامه‌ها به نظرتان دیوانه، فاسد و بدکار می‌آیند، به یاد داشته باشید که شما هم از نظر آن‌ها همین‌طور به نظر می‌رسید. با این وضع هر دو طرف ممکن است بر حق باشید، اما هر دو نمی‌توانید بر خطا باشید. این طرز فکر زاینده‌ی نوعی احتیاط است.

برای کسانی که قدرت تخیل ذهنی قوی دارند، روش خوبی است که مباحثه‌ای را با شخصی که دیدگاه متفاوتی دارد در ذهن خود تصور کنند. این روش در مقایسه با گفتگوی رودررو یک فایده و تنها یک فایده دارد و آن این که در معرض همان محدودیت‌های زمانی و مکانی قرار ندارد. مهاتما گاندی راه آهن و کشتی‌های بخار و ماشین آلات را محکوم می‌کرد. او دوست می‌داشت که تمام آثار انقلاب صنعتی را خنثی کند.

نسبت به عقایدی که خودستایی شما را ارضاء می‌کند، محتاط باشید. از هر ده نفر، نه نفر - چه مرد و چه زن - قویاً معتقدند که جنسیتشان برتری ویژه‌ای دارد. دلایل زیادی هم برای هر دو طرف وجود دارد. اگر شما مرد باشید می‌توانید نشان دهید که اغلب شعرا و بزرگان علم مرد هستند؛ اگر زن باشید می‌توانید پاسخ دهید که اکثر جنایت‌ها هم کار مردان است. این پرسش اساساً حل شدنی نیست، اما خودستایی این واقعیت را از دید بسیاری از مردم پنهان می‌کند.

بریده‌ای از گفتاری کوتاه با عنوان: "چگونه از عقاید احمقانه بپرهیزیم" /برتراند راسل/ ترجمه‌ی: ابراهیم اسکافی

ایمیل شما :
ایمیل دوستان : (جداسازی با کاما ،)
نام: ایمیل: نظر: