دلایلی برای کتاب خواندن

دلایلی برای کتاب خواندن

در پایان کتاب بیشتر از این که در پی قضاوت باشیم، به خودمان توجه کنیم و این که با گذشته فرق کرده‌ایم یا نه.
نویسنده: سعید مهران
تاریخ انتشار:
356 نفر این یادداشت را خوانده‌اند
0 نفر این یادداشت را دوست داشته‌اند

دستۀ اول: نه به دنبال آموختنند نه لذت. صرفا می خواهند ببینند اندیشه های نویسنده با تصورات قبلی که در ذهنشان بوده هماهنگ است یا نه. این دسته بعد از خواندن کتاب قضاوت خود را با عباراتی مانند"بیخود"، "مزخرف"، اشتباه گفته"، "درست است" به گوش دیگران می رسانند.

دستۀ دوم: به دنبال لذتند ولی نه لذت حاصل از آموختن. لذت می برند که خود را در حال کتاب خواندن ببیند و دیگران را نه! خوش دارند با کتاب خواندن حس کنند باسوادتر از بقیه هستند. قضاوت خاصی دربارۀ کتاب هایی که می خوانند ندارند.

دستۀ سوم: نویسندۀ کتاب در نظرشان مهم تر از خود کتاب است. قبل از خواندن کتاب نتیجه گیری کرده اند و خواندن کتاب نظرشان را عوض نمی کند.

دستۀ چهارم: "مناسب است" یا "مناسب نیست" تنها کلماتی است که از دهانشان بیرون می آید. به نظرشان مجاز یا غیر مجاز بودن کتاب، قابل اعتناترین موضوع در مطالعه است. 

دستۀ پنجم: با کنجکاوی به سراغ کتاب می روند و جوری با آن برخورد می کنند که گویی یک راز است. می کوشند وارد دنیای نویسنده شوند، مثل او فکر کنند و مثل او احساس کنند. روی تک تک کلمات می ایستند و تا آن را هضم نکرده اند عبور نمی کنند. در پایان کتاب نیز بیشتر از این که در پی قضاوت باشند، به خودشان توجه می کنند و این که با گذشته تفاوت کرده اند یا نه. 

حدیث:
رسول الله صلی الله علیه و آله:
من طَلَبَ العِلمَ للدنیا و المنزلهَ عِند الناسِ و الحُظوَةَ عند السلطان لم یُصِب منه باباً الا ازداد فی نفسه عَظَمَهً و علی الناس استطالهً و بالله اغتراراً ومن الدین جَفاءً فذلک الذی لا ینتفع بالعلم (میزان الحکمه ج ۸ ص ۳۹۶۶ شماره ۱۳۸۴۹)


ترجمه: هرکس دانش را برای دنیا و دستیابی به مقام و موقعیت نزد مردم و زمامدار فرا بگیرد هرچه بر علمش اضافه شود خود بزرگ بین تر شود و بیشتر بر مردم فخر فروشد و از خدا بیشتر غافل شود و از دین بیشتر فاصله بگیرد. این شخص هیچ گاه از دانش سودی نمی برد و بهره ای نصیبش نمی شود.


ایمیل شما :
ایمیل دوستان : (جداسازی با کاما ،)
نام: ایمیل: نظر: