ربط اضافه وزن دکتر به نتیجه آزمایش بیمار
خیلی خونسرد و شمرده داشت نطق میکرد. در تمام مدت طول صحبت هم نگاه جدیاش را از مرد بر نمیداشت و هر از چندگاهی برای تاکید بیشتر بر گفته خود، انگشت اشاره را به سمت برگه آزمایش او میگرفت یا به مرد اشاره میرفت تا بهتر تفهیم کند که نتیجه آزمایشات میگوید:« کلسترل شما بالاست! کلسترل نوعی چربی مضر بوده که مقدار آن در خون نباید از یک میزانی بالاتر باشد. چنانچه این مقدار زیاد شود، که آزمایش شما هم همین را نشان میدهد، کلسترل اضافه بر روی قلب و اندامهای داخلی نشسته و مشکلاتی را ایجاد میکند. از جمله نشستن بر روی دریچه قلب و فشار بر روی آن که باعث تنگی نفس میشود. البته کشیدن سیگار نیز فشار را بر دریچههای تنگ شده قلب بیشتر میکند و امکان ایست قلبی را افزایش میدهد. برای همین بهتر است شما علاوه بر اینکه وزن خود را کاهش می دهید سیگار را هم ترک کرده و مراقب رژیم غذایی خود باشید...»
دکتر از جای خود بلند شد تا مسلطتر بتواند نبض و ضربان قلب مرد را بگیرد. در همین حال مرد وقتی داشت به ادامه حرفهای دکتر گوش میکرد که «غذای سرخ کردنی کمتر بخورید، از روغن مایع برای طبخ استفاده شود و وعدههای چرب را هم فراموش کنید...» حرکات کند دکتر و اضافه وزن ناحیه شکم وی و مچهای تپلش را هم رصد میکرد، همچنین نفس زدنهای منقطع دکتر را که زمان بیرون راندن کلمات از دهان و خوردن به صورت مرد، ته بوی سیگاری متعلق به یکی دو ساعت گذشته هم از آن حس میشد. بعد به جای اندیشیدن به عوارض کلسترل بالا فکر کرد که «حکایت عالم بدون عمل مثل دکترِ عاشق غذای چرب است که دهانش هم بوی سیگار میدهد.»