شرط استخدام در طوفان
در طوفانید و سه نفر به کمک شما نیاز دارند. به کدامیک کمک میکنید تا در محل کار مورد علاقهتان استخدادم شوید؟
تاریخ انتشار:
407 نفر این یادداشت را خواندهاند
5 نفر این یادداشت را دوست داشتهاند
گاهی وقتها در شرایط سختی قرار میگیرم که به ظاهر گزینه چندانی برای انتخاب نداریم و هیچ کدام از گزینهها هم ما را به نتیجه مطلوب نمیرساند. در چنین شرایطی فقط کافیست به این فکر کنیم که حتما راه دیگری برای رسیدن به مقصد وجود دارد که جلوی روی ما نیست. اما اگر بیشتر فکر کنیم، پیدا میشود.
یک شرکت بزرگ قصد استخدام یک نفر را داشت و برای استخدام آزمونی برگزار کرد که تنها یک پرسش داشت؛ «شما در یک طوفانی در حال رانندگی هستید. از جلوی یک ایستگاه اتوبوس میگذرید، سه نفر داخل ایستگاه منتظر اتوبوس هستند. یک پیرزن که در حال مرگ است، یک پزشک که قبلاً جان شما را نجات داده است و یک خانم یا آقا که در رویاهیتان خیال ازدواج با او را دارید. شما میتوانید تنها یکی از این سه نفر را سوار کنید. کدام را انتخاب خواهید کرد؟ دلیل خود را شرح دهید.»
پیش از اینکه ادامه حکایت را بخوانید شما نیز کمی فکر کنید! قاعدتا این آزمون نمیتواند نوعی تست شخصیت باشد زیرا هر پاسخی دلیل خودش را دارد. پیرزن در حال مرگ است، شما باید ابتدا او را نجات دهید. هرچند او خیلی پیر است و به هر حال خواهد مرد. شما باید پزشک را سوار کنید، زیرا قبلا جان شما را نجات داده است و این فرصتی است که میتوانید جبران کنید. اما شاید هم بتوانید بعدا جبران کنید. شما باید شخص مورد علاقهتان را سوار کنید. زیرا اگر این فرصت را از دست دهید ممکن است هرگز قادر نباشید مثل او را پیدا کنید.
از دویست نفری که در این آزمون شرکت کردند، شخصی که استخدام شد دلیلی برای پاسخ خود نداد! او نوشته بود: «سوئیچ ماشین را به پزشک میدهم تا پیرزن را به بیمارستان برساند و خودم به همراه همسر رویاهایم منتظر اتوبوس میمانیم.»
یک شرکت بزرگ قصد استخدام یک نفر را داشت و برای استخدام آزمونی برگزار کرد که تنها یک پرسش داشت؛ «شما در یک طوفانی در حال رانندگی هستید. از جلوی یک ایستگاه اتوبوس میگذرید، سه نفر داخل ایستگاه منتظر اتوبوس هستند. یک پیرزن که در حال مرگ است، یک پزشک که قبلاً جان شما را نجات داده است و یک خانم یا آقا که در رویاهیتان خیال ازدواج با او را دارید. شما میتوانید تنها یکی از این سه نفر را سوار کنید. کدام را انتخاب خواهید کرد؟ دلیل خود را شرح دهید.»
پیش از اینکه ادامه حکایت را بخوانید شما نیز کمی فکر کنید! قاعدتا این آزمون نمیتواند نوعی تست شخصیت باشد زیرا هر پاسخی دلیل خودش را دارد. پیرزن در حال مرگ است، شما باید ابتدا او را نجات دهید. هرچند او خیلی پیر است و به هر حال خواهد مرد. شما باید پزشک را سوار کنید، زیرا قبلا جان شما را نجات داده است و این فرصتی است که میتوانید جبران کنید. اما شاید هم بتوانید بعدا جبران کنید. شما باید شخص مورد علاقهتان را سوار کنید. زیرا اگر این فرصت را از دست دهید ممکن است هرگز قادر نباشید مثل او را پیدا کنید.
از دویست نفری که در این آزمون شرکت کردند، شخصی که استخدام شد دلیلی برای پاسخ خود نداد! او نوشته بود: «سوئیچ ماشین را به پزشک میدهم تا پیرزن را به بیمارستان برساند و خودم به همراه همسر رویاهایم منتظر اتوبوس میمانیم.»