آدمها مثل صندوق پست هستند
من فقط یک زبان دارم. اگر یک میلیون زبان داشتم با هرکدام از آن زبان ها باز هم فقط یک کلمه می گفتم: «ببخش!» بخشیدن، زندگی است.
چقدر درست است؛ آنهایی که میبخشند، زنده هستند. آنهایی که چیزی نمیبخشند از مردگان بهتر نیستند. خیلی از ما، به راستی جزو مردگانیم، چون آماده بخشیدن نیستیم. ما از گرفتن احساس شادی میکنیم. در دنیا دو نوع انسان وجود دارد. اول آنهایی که میدهند و دوم آنهایی که میگیرند. بیایید جزء دسته اول باشیم. بیایید ببخشیم . مهر بدهیم و هرگز از بخشیدن خسته نشویم. بیایید ببخشیم بدون اینکه درباره گرفتن در عوض آن فکر کنیم.
ما باید آزادانه ببخشیم و بیقید و شرط. بخشیدن با قید و شرط ما را مغازهدار میسازد. ما به مغازهای میرویم و مقداری پول میدهیم و به جایش جنسی میگیریم که همان مقدار قیمت دارد. ما باید بدون انتظار گرفتن عوض حتی یک تشکر ساده ببخشیم.
شخصی به من گفت:« من هم خیلی بخشیدهام و در عوض نگاهی تحقیرآمیز دریافت کردهام!» بیایید به خود افراد چیزی ندهید. به افراد به عنوان تصویری از خدا فکر کنید. شما به خداوند میدهید. افراد فقط مثل صندوق پست هستند. وقتی نامهای پست می کنید آیا به کیفیت صندوق پست هم فکر میکنید؟ آیا صندوق نو است یا کهنه، خوب مانده یا نه؟ فقط نامهتان را به امید اینکه به مقصد برسد، در آن میاندازید. مقصد ما خداست.