عاشق خودتان باشید

آدمی که درباره خودش احساس خوبی ندارد، دنبال دلایلی است که از بدنش متنفر شود. به دلیل فشار شدیدی که دنیای تبلیغات به ما وارد می‌کند، بیشتر اوقات باور داریم که ایرادی در بدنمان وجود دارد؛ اگر فقط می‌توانستیم به اندازه کافی لاغر شویم، قد بلند شویم، بینی‌مان کوچک‌تر می‌شد، اگر لبخندی جذاب‌تر داشتیم... این فهرست می‌تواند همچنان ادامه یابد. بنابراین، در حالی که همه ما در مرحله جوانی هستیم، تعداد کمی از ما با معیارهای جاری زیبایی سنجیده می‌شویم.

آیین پرستش جوانی و موجی که خلق کرده‌ایم، به رنج و عذابی که ما به بدن خود می‌دهیم افزوده است، حالا ترس از چین و چروک به جای خود! ما هر تغییر در صورت و بدن‌مان را به عنوان چیزی اهانت آمیز در نظر می‌گیریم، چقدر حیف! چقدر وحشتناک است که درباره خودمان چنین احساسی داشته باشیم.

با این حال می‌توان فکر را تغییر داد. روشی که انتخاب می‌کنیم تا بدن و خودمان را چگونه ببینیم، مفهومی آموخته شده است. باور بسیاری از مردم از کهولت که با احساس نفرت از خود همراه می‌شود، باعث شده است توقع ما از عمر، کمتر از صد سال باشد. اما ما اینجا، در فرایند کشف افکار و احساسات، نگرش‌ها و باورها، نیت‌ها، کلمات و اعمالی هستیم که به ما اجازه می‌دهد طولانی‌تر و سالم‌تر زندگی کنیم.

من دوست دارم بینم که هر کسی عاشق خود شکوهمندش است، درون و بیرون. اگر شما احساس خوبی درباره بخشی از بدن‌تان ندارید، از خودتان بپرسید چرا. این عقیده را از کجا گرفتید؟ آیا کسی به شما گفته بینی‌تان به اندازه کافی صاف نیست؟ چه کسی به شما گفته که پاهایتان خیلی بزرگ یا بدن‌تان خیلی کوچک است؟ کدام معیارها را دنبال می‌کنید؟ با پذیرش این مفاهیم، شما خشم و تنفر را به بدن‎تان تزریق می‌کنید. حقیقت ناراحت کننده این است که اگر سلول‌های بدن‌تان با نفرت احاطه شوند، نمی‌توانند به بهترین نحو کارشان را انجام دهند. مثل این است که شما هر روز به سرکار بروید و رییس‌تان از شما متنفر باشد. شما هرگز راحت نیستید و نمی‌توانید کارتان را به خوبی انجام دهید. به هر حال اگر در فضایی سرشار از عشق و تأیید کار کنید، خلاقیت شما می‌تواند به روش‌هایی شکوفا شود که خودتان هم تعجب کنید.

سلول‌های شما همانگونه پاسخ می‌دهند که شما درباره آنها احساس می‌کنید. هر فکری که ما می‌کنیم، واکنشی شیمیایی در بدن مان ایجاد می‌کند. ما می‌توانیم سلول‌هایمان را در فضایی درمانی شستشو دهیم یا واکنش‌هایی سمی درون‌مان ایجاد کنیم. من توجه کرده‌ام که وقتی مردم مریض می‌شوند، اغلب خشم را به بخش مبتلا شده‌ی بدن جهت می‌دهند. و نتیجه چه می‌شود؟ فرایند درمان به تاخیر می‌افتد.

بنابراین شما می‌توانید ببینید چقدر برای سلامتی ما حیاتی است که دائم به وجود با شکوه‌مان عشق بورزیم و قدر آن را بدانیم. بدن ما با لباسی که انتخاب کرده‌ایم تا در این دنیا بپوشیم، اختراعی فوق العاده است. این بدن برای ما بی‌نقص است. هوش درون ما قلبمان را به تپش می‌اندازد، به بدنمان نفس می‌دهد و می‌داند چطور بریدگی یا شکستگی را درمان کند. آنچه در بدن ما ادامه می‌یابد، معجزه است. اگر ما به هر بخش از بدنمان احترام بگذاریم و قدر آن را بدانیم، سلامتی‌مان به شدت بهبود خواهد یافت.

اگر از بخشی از بدنتان راضی نیستید، یک ماه دائما به آن عشق وارد کنید. پیوسته به بدنتان بگویید که عاشقش هستید. شاید حتی بهتر باشد که به دلیل تنفر در گذشته از آن عذرخواهی کنید. این تمرین قاعدتاً باید ساده باشد، اما کارایی دارد. از درون و بیرون عاشق خودتان باشید.