بخشیدن لباس به برهنگان توهین است
من نباید با بخشیدن لباس به برهنگان به آنها توهین کنم. آنان به چنین صدقهای نیاز ندارند بلکه نیازمند آن هستند که کاری برایشان فراهم کنم تا بتوانند زندگی خود را بگذرانند.
من نباید مرتکب این گناه شوم که به شکل ارباب و سرپرست آنها باشم. وقتی فهمیدم که من هم در فقیر شدن آنان سهیم و مسئول هستم، دیگر نه خرده نان خود را به آنان خواهم بخشید و نه جامه کهنه و مندرسم را، بلکه بهترین غذا و لباسهایم را تقدیمشان خواهم کرد و با دادن کار کمکشان خواهم کرد.
خداوند انسان را آفریده تا غذایش را خودش تهیه کند و گفته است کسانی که بدون کار خویش، غذا میخورند دزدان محصول کار دیگران هستند. تا وقتی که یک نفر مرد یا زن تندرست، بدون کار و بدون غذا وجود دارد ما باید از استراحت خویش یا از صرف یک غذای کامل شرمسار باشیم.
من از امتیازها و انحصارها نفرت دارم. هرچه نتواند با تودههای مردم تقسیم شود، برایم گناه آلود و حرام است.