ما آدمهای عجول و خسته!
حتی اگر راه، سخت و جانکاه هم باشد باز تجربه قدم گذاشتن در مسیر شیرین است.
تاریخ انتشار:
93 نفر این یادداشت را خواندهاند
1 نفر این یادداشت را دوست داشتهاند
ضرب المثل «عجله کار شیطان است» را باید در مورد انسان هم به کار میبردند. ما اغلب آدمهای عجولی هستیم! هر راهی را شروع میکنیم، دوست داریم هرچه سریعتر به مقصد برسیم. هر کاری را آغاز میکنیم، میخواهیم زودتر نتیجه بدهد و به هدف برسد.
وقتی رسیدن تنها هدف ما باشد، رنج راه بیشتر میشود و ناهمواریها خستهترمان میکند. درواقع درست همان قدر که برای رسیدن به اهدافمان عجله میکنیم، رنج و سختی راه هم، همان قدر خستهمان میکند. کم طاقت بودنمان باعث میشود هر مشکلی که سر راهمان سبز میشود، ما را به هم بریزد. چون رسیدن ما را به تاخیر میاندازد. به همین خاطر گاهی حتی مشکلات سر راه را بزرگتر از مقصد و هدف نهایی میبینیم. آنقدر که دیگر مقصد به چشممان نمیآید.
خسته میشویم چون وقتی چشم را فقط به قله دوختهایم، زیباییهای راهی را که طی میکنیم، نمیبینیم. حتی اگر راه، سخت و جانکاه هم باشد باز تجربه قدم گذاشتن در مسیر شیرین است. باید از مسیر لذت برد. از کسب تجربه شاد شد. هر بار که پا روی سنگ و صخرهای میگذاریم، هربار که سنگی از زیر پایمان جدا میشود و هول میاندازد به دلمان که نکند بیافتیم، هربار که توانمان تمام میشود و لحظهای میایستیم تا نفس تازه کنیم، باید لذت بردن را فراموش نکنیم. چون این راه قرار است ما را به هدف برساند. راهی که با تمام سرسختیاش گاهی چشمهای از دلش جوشیده و گلی روییده است.
از مسیر لذت ببریم. گاهی به پشت سر نگاه کنیم و خوشحال باشیم که بخشی از راه را آمدیم و اغلب اوقات به هدف چشم بدوزیم تا انرژی بیشتری برای ادامه کسب کنیم.
وقتی رسیدن تنها هدف ما باشد، رنج راه بیشتر میشود و ناهمواریها خستهترمان میکند. درواقع درست همان قدر که برای رسیدن به اهدافمان عجله میکنیم، رنج و سختی راه هم، همان قدر خستهمان میکند. کم طاقت بودنمان باعث میشود هر مشکلی که سر راهمان سبز میشود، ما را به هم بریزد. چون رسیدن ما را به تاخیر میاندازد. به همین خاطر گاهی حتی مشکلات سر راه را بزرگتر از مقصد و هدف نهایی میبینیم. آنقدر که دیگر مقصد به چشممان نمیآید.
خسته میشویم چون وقتی چشم را فقط به قله دوختهایم، زیباییهای راهی را که طی میکنیم، نمیبینیم. حتی اگر راه، سخت و جانکاه هم باشد باز تجربه قدم گذاشتن در مسیر شیرین است. باید از مسیر لذت برد. از کسب تجربه شاد شد. هر بار که پا روی سنگ و صخرهای میگذاریم، هربار که سنگی از زیر پایمان جدا میشود و هول میاندازد به دلمان که نکند بیافتیم، هربار که توانمان تمام میشود و لحظهای میایستیم تا نفس تازه کنیم، باید لذت بردن را فراموش نکنیم. چون این راه قرار است ما را به هدف برساند. راهی که با تمام سرسختیاش گاهی چشمهای از دلش جوشیده و گلی روییده است.
از مسیر لذت ببریم. گاهی به پشت سر نگاه کنیم و خوشحال باشیم که بخشی از راه را آمدیم و اغلب اوقات به هدف چشم بدوزیم تا انرژی بیشتری برای ادامه کسب کنیم.