آماری از تلفات رفتاری داریم؟
آدمی که خط قرمز دارد حواسش هست چه موقع پایش را بچسباند روی ترمز و ایست کند.
تاریخ انتشار:
74 نفر این یادداشت را خواندهاند
4 نفر این یادداشت را دوست داشتهاند
آدمها در ارتباط با اشخاص مختلف، بنابر نوع رابطه و میزان صمیمیت، خط قرمزهای رابطه را تعیین میکنند. آنها اجازه میدهند افراد فقط تا مرز آن خط قرمز بهشان نزدیک شوند. و وای به روزی که آدمی نسنجیده سرش را پایین بیندازد و از خط عبور کند. در این حالت معلوم نیست چه اتفاقی برای شخص خاطی که خط را رد کرده میافتد. مثل وقتهایی که چراغ سبز نیست و عابری سرش را پایین میاندازد و از خط عبور میکند. حالا ماشینها تند بروند یا نه، ترمز به موقع بگیرند یا نه، معلوم نیست. ممکن است به سلامت بگذرد و هیچ اتفاقی نیافتد. ممکن است به سلامت بگذرد و فقط چند راننده سرشان را از شیشه ماشین بیرون بیاورند و چهارتا حرف سه نقطهای (باز هم بسته به موقعیت و نوع شخصیت و ادب راننده) نثار او کنند.
احتمال هم دارد با ماشینی تصادف کند. اینجا دقیقا همان جایی است که در دیالوگهای عامیانه بهش میگوییم؛ برخورد چکشی. این برخورد هم از قضا انواع و اقسام دارد؛ از کوفتکی در نواحی مختلف تا قطع نخاع و مرگ! خلاصه اینکه حواستان به خط قرمز و چراغ قرمز و علائم عبور ممنوع باشد وگرنه خونتان پای خودتان.
این آدمی که خط قرمز به این قرص و محکمی دارد و خوش ندارد کسی قوانین را نقض کند، حتما برای دیگران هم خط قرمز قائل است. حواسش هست چه موقع پایش را بچسابند روی ترمز و ایست کند. اینجور آدمهای قانونمدار، توی روابط خیلی آدمهای کاردرستی هستند. چون درصد تلفات رفتاری را به شدت پایین میآورند. این آدمها دو نوع خط قرمز دارند؛ حیا و حریم. در رفتار خودشان «حیا» دارند و در برخورد با دیگران هم «حریم» افراد را رعایت میکنند.
حالا فکر کن کسی این خط قرمزها را نداشته باشد. یعنی برای خودش حیا و برای دیگران حریم قائل نباشد که حالا بخواهد مراعات بکند یا نه. در نتیجه توقع هر رفتاری از این آدم میرود. اغلب مردم هم میترسند از این نوع آدم. دست فرمان ندارد اصلا! این آدمها اصولا به چیزی اعتقاد ندارند. چون بالاخره باید اعتقادی این وسط باشد تا خط قرمزها یک به یک ساخته شوند.
احتمال هم دارد با ماشینی تصادف کند. اینجا دقیقا همان جایی است که در دیالوگهای عامیانه بهش میگوییم؛ برخورد چکشی. این برخورد هم از قضا انواع و اقسام دارد؛ از کوفتکی در نواحی مختلف تا قطع نخاع و مرگ! خلاصه اینکه حواستان به خط قرمز و چراغ قرمز و علائم عبور ممنوع باشد وگرنه خونتان پای خودتان.
این آدمی که خط قرمز به این قرص و محکمی دارد و خوش ندارد کسی قوانین را نقض کند، حتما برای دیگران هم خط قرمز قائل است. حواسش هست چه موقع پایش را بچسابند روی ترمز و ایست کند. اینجور آدمهای قانونمدار، توی روابط خیلی آدمهای کاردرستی هستند. چون درصد تلفات رفتاری را به شدت پایین میآورند. این آدمها دو نوع خط قرمز دارند؛ حیا و حریم. در رفتار خودشان «حیا» دارند و در برخورد با دیگران هم «حریم» افراد را رعایت میکنند.
حالا فکر کن کسی این خط قرمزها را نداشته باشد. یعنی برای خودش حیا و برای دیگران حریم قائل نباشد که حالا بخواهد مراعات بکند یا نه. در نتیجه توقع هر رفتاری از این آدم میرود. اغلب مردم هم میترسند از این نوع آدم. دست فرمان ندارد اصلا! این آدمها اصولا به چیزی اعتقاد ندارند. چون بالاخره باید اعتقادی این وسط باشد تا خط قرمزها یک به یک ساخته شوند.