نوکیسهها را بشناسیم
لابد شنیدهایم که میگویند؛ خدا هیچ کسی را محتاج نامرد نکند. یک صفت در زبان فارسی هم هست که ربطی به این دعادارد؛ «نوکیسه». یعنی کسی که جایگاهی در جامعه پیدا کرده که مستحق آن نیست و اصلا مال این حرفها نبوده و حالا که به آن جایگاه رسیده، خود را گم کرده است. به واقع رفتارهایی از او سر میزند که سزاوار آن جایگاه نیست. ممکن است کسی پایه و مایه شخصیتش به آن جایگاه بخورد ولی در آن جایگاه درست عمل نکند که به چنین شخصی «نوکیسه» نمیگویند. «نوکیسه» به کسی گفته میشود که فارغ از این جایگاهی که اکنون از سر اتفاق یا بیضابطه بودن مناسبات اجتماعی به آن دست یافته است،خودش کسی نیست. اگر این پول یا این مقام رااز او بگیری دوباره میشود همان آدم ریزی که لابلای دیگران گم است و حسابش نمیکنند.
گرفتاری این است که نوکیسهها اصولا نامرد هم هستند و «خدا هیچ کس را محتاج نامرد نکند». به نوکیسهها که میرسی، نمیدانی چه باید بکنی.چون رفتارشان قابل پیش بینی نیست، اصالتی ندارند، بیرگ وریشهاند و مناسبات و آداب و رسوم و عرفجایگاهی که در آن قرار گرفتهرا اصلا بلد نیستند. ولی دقیقا چون «نوکیسه»اند رفتارهای نادرست و دور از مروت و مردمداری خود را آن چنان بیپروا به دیگران عرضه میکنند که تو گویی پیش از آنها اصلا لیل و نهاری نبوده است. خودشان اولین پولدار عالمند و خودشان اولین مدیر کل عالمند و اصلا از این به بعد باید براساس راه و رفتار و منش آنها، عرف و عادت پولدار بودن یا طرز و شیوه مدیریت بنا نهاده شود.
این نوکیسهگان معمولا نسبت به بالا دست متملق هستند و از زیردست توقع دارند که چاپلوسی کند و مجیزشان را بگوید. پا روی شانه دیگران گذاشتهاند و بالا آمدهاند و همچنان ابایی ندارند و ترکتازی میکنند. «خدا راه هیچ کسی را به در دکان نوکیسگان نیندازد.»