از شکار ماه بگذر!
زمان، جز در فیلمهای تخیلی و رمانهای فانتزی، هرگز به عقب باز نمیگردد. ما و لحظهها درست مثل دو قطار از کنار هم عبور میکنیم و در دو جهت مخالف از هم دور میشویم؛ در حالی که نه آنها میتوانند بخشی از وجود ما را در دل خود محبوس کنند و نه ما میتوانیم چیزی از اتفاقات آنها را همراه خودمان ببریم. خاطرات ما و همه آن چیزهایی که گمان میکنیم از گذشته با خودمان حمل میکنیم، چه شیرین باشند و چه تلخ، در حقیقت بیش از چند سایه مبهم و انعکاس محو نیستند. حقیقت هر اتفاق، در همان لحظهای که محل ظهور آن اتفاق است، باقی میماند و برای همیشه از دسترس ما خارج میشود. به قول یک حکیم یونانی، هرگز نمیتوان دو بار در یک رودخانه دست فرو برد؛ چون برای دومین بار، نه رودخانه همان رودخانه است و نه ما همان انسان بار نخست هستیم. اگر درست به این موضوع بیندیشیم، در مییابیم که جبران و تلافی و انتقام، همه واژههایی تهی و وهمگونهاند.
دستی که به ما سیلی میزند، لبی که با نیشخندش، دلسردمان میکند و نگاهی که دلمان را از کینه نهفته در خود میلرزاند، همه و همه سوار بر قطار زمان در جهتی خلاف جهت ما دور میشوند. هر لحظهای که میگذرد دسترسی به آنها را دشوارتر و دشوارتر میکند تا جایی که به کلی در اعماق زمان گم شوند و از دسترس ما خارج گردند. اگر در همان لحظه به آن سیلی و لبخند و نگاه پاسخ ندهیم، هرگز از عهده پاسخ دادن برنخواهیم آمد. کافی است به حال و روز یکی از آن کسانی که موفق شدهاند ستمی را تلافی کنند یا لطفی را جبران کند نگاهی بیندازیم. روح زخم خورده کدام یک از آنها پس از تلافی کردن آرام گرفته است؟ کدام یک پس از جبران کردن آن مهربانی، از احساس دین آزاد شده است؟
برای جبران کردن یا انتقام گرفتن باید ارباب زمان بود و نیرویی داشت که بتواند اتفاقات را از خانههای دور و بعیدشان در اعماق تاریک جادهی زمان احضار کند و در لحظهی حال ظاهر سازد. باید همه حالات آدمها را در آن واحد در اختیار داشت و همزمان به محاکمه کشید. هیچ یک از ما چنین نیرویی در اختیار نداریم. پس خیلی بهتر است که آنچه را نمیتوانیم بیپاسخ بگذاریم –چه خوبی باشد و چه بدی- در لحظه پاسخ گوییم و آن چه را که به هر دلیل، نتوانستهایم پاسخ گوییم از یاد ببریم. تلاش برای تلافی آنچه گذشته، درست مثل این است که بخواهیم ماه را با فرو کردن سرنیزهای در آب حوض شکار کنیم. تنها حاصل این تلاش کودکانه، رنجه ساختن جان و تن خودمان است.