یک راز؛ این جهان کوه است و فعل ما ندا!
برو میان دو کوه و فریاد بزن، ببین که صدایت به خودت برمیگردد؛ این جهان کوه است و فعل ما ندا... پس مواظب باش. گاهی هرچه میگیری محصول بذری است که خودت کاشتی. نه گله کن و نه شکایت و بیتابی. بگرد و ببین کجا کم گذاشتی که حالا کم دریافت میکنی.
**
مرد فقیرى بود که همسرش کره مىساخت و او آنرا به یکى از بقالىهای شهر مىفروخت. زن خانه کرهها را به صورت دایرههای یک کیلویى مىساخت. مرد آنرا به یکى از بقالىهای شهر مى فروخت و در مقابل مایحتاج خانه را مىخرید. روزى مرد بقال به اندازه کرهها شک کرد و تصمیم گرفت کرهها را وزن کند. هنگامى که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود. او از مرد فقیر عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمىخرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من مىفروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است. مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: ما ترازویی نداریم و یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار مىدادیم. یقین داشته باش که به اندازه خودت برای تو اندازه مىگیریم!