چای را در استکان شفاف بنوشیم
هیچگاه ما فریب رنگ چای توی استکان شیشهای را نمیخوریم. وقتی لیوان یا استکان چای، شیشهای باشد و شیشهاش شفاف و روشن باشد، چای همان رنگی را دارد که ما میبینیم. اما چای توی فنجان چینی رنگی غیر از آن دارد که میبینیم. بعد از آنکه چای فنجان را سر کشیدیم، خواهیم فهمید چای کمرنگ بوده است و هنوز دم نکشیده است. وقتی برایمان رنگ چای و دم کشیدن آن اهمیت دارد، باید چای را در استکان شفاف بنوشیم.
داستان روابط و داد و ستدهای ما با دیگران نیز همینگونه است. وقتی رابطهای و معاملهای از همان نخست شفاف باشد، احتمال فریب و نزاعهای بعدی کمتر میشود. آدمها وقتی وارد دعوا میشوند که بتوانند خودشان را حق نشان دهند. جایی که همه چیز روشن باشد، فریبی رخ نمیدهد؛ زیرا فریبکار بستری برای فریب ندارد. ابهام نخستین مرحله و مهمترین مقدمه فریب است. وقتی فنجان چینی باشد، میتوان چای کم رنگ را جای چای خوشرنگ به دیگری نوشاند.
ما بسیار در دام تعارفات میافتیم. خیلی ساده و با احترام میتوان قبل از انجام یک معامله، قیمت و نوع کار و زمان کار را تعیین کرد. وقتی میخواهیم سوار تاکسی شویم، همان اول قیمت را بپرسیم، حتی اگر گفته شود «با هم کنار میآییم» یا «ناراضی نمیروید» باز تسلیم نشدهایم. وقتی ابهام باشد، حتی اگر قیمت عادلانه باشد، کسی هست که احساس کند فریب خورده است. چای درون فنجان چینی، حتی اگر خوشرنگ و خوشدم باشد، اما کسی که سر میکشد این احتمال را میدهد که خوشرنگ نباشد.
با چند کلمه ساده، میتوان این تصور را که شفاف بودن ابتدایی مخالف احترام گذاشتن به دیگری است، از بین برد. مطمئناً این کلمات بسیار محترمانهتر از کلماتی است که پس از نزاع احتمالی آخر گفته خواهد شد. دعواها و نزاعها همیشه از سر ابهام و نامعلوم بودن برمیخیزند. چای را با اطمینان در استکان شفاف بنوشید.