همه حرفهای ما یک قول است!
قول دادن و قول گرفتن از اصطلاحات متداول در گفتگوهای روزمره ما فارسی زبانان است. معمولا وقتی میخواهیم از صحت گفتار شخص گوینده مطمئن شویم، اصطلاحا از او قول میگیریم و در واقع از او میخواهیم به ما قول بدهد.
اگر به ریشه این اصطلاح توجه کنیم در مییابیم که «قول» از ریشه فعل «قال» است که در زبان عربی به معنی «گفت» است. بر این اساس، زبان شناسان قول را در زبان فارسی «گفته» معنا میکنند. در عربی به حرفی که از دهان کسی خارج شود، قول میگویند. نکته جالبی که اینجا با آن مواجه میشویم این است که گذشتگان ما برای حرفی که درواقع سند صداقت گوینده است، اصطلاح قول را بکار می بردند و از او قول میگرفتند. قول یعنی گفته برای آنها حکم سند را داشته است. به همین دلیل است که با قول گرفتن در واقع از شخص گوینده درخواست میکردهاند که تفکر خود را در قالب کلمات بیان کند و بعد دیگر میتوانستند به عنوان یک سند روی حرف شخص قائل حساب کنند.
ما در برابر حرفها و صحبتهایمان مسئولیم. هر کلامی که در طول روز بر زبان ما جاری میشود، در واقع قولیست که ما به مخاطبمان میدهیم و او را از تصمیمات، افکار و اعمال خود مطمئن میکنیم. به مثابه قولی که باید حتما عملی شود و جای هیچ شک و شبههای در آن نیست، حرفهای ما هم باید همین گونه عملی شوند و به آنها مثل یک قول پایبند باشیم. انسان دروغگو در واقع آدم بدقولیست که همیشه قولهایی که به خود و دیگران میدهد را فراموش میکند و به پیمان خود عمل نمیکند. همانطور که آدم بدقول از چشم مردم میافتد و دیگر کسی به پیمانهایی که میبندد توجهی نمیکند، انسان دروغگو هم از جمع طرد میشود و به گفتههای بیمدرک و سست او توجهی نمیشود.