درنگ نکن! انجامش بده
من به داشتن هدف اعتقاد دارم. البته هیچ ایرادی ندارد که رویایی در سر بپرورانید، اما من همیشه به صورت عملی با این مساله برخورد میکنم. هرگز روزم را با خیال پردازی در مورد چیزهایی که غیرممکن هستند، سپری نمیکنم بلکه، برای خودم هدفهایی را تعیین میکنم و سپس به این میاندیشم که چگونه میتوانم آنها را عملی سازم. دوست دارم هر کاری را که تصمیم به انجامش میگیرم به بهترین شکل و نه از روی بیعلاقگی و تردید انجام دهم.
وقتی در مدرسه بودم، خواندن و نوشتن برایم خیلی دشوار بود. در آن زمان، هنوز بیماری «خوانش پریشی» چندان شناخته شده نبود و معلمهایم فکر میکردند من تنبل هستم و درس نمیخوانم. به همین دلیل به خودم یاد دادم که مطالب کتاب را از حفظ بخوانم. نتیجه این کار، این شده که امروز حافظه بسیار خوبی دارم که به یکی از بهترین ابزارهایم در کسب و کار تبدیل شده است.
در زمانی که من در حال آغاز زندگیم بودم، همه چیز به نسبت این روزها، از ثبات بیشتری برخوردار بود. در آن دوره معمولا مسیر شغلی افراد مشخص بود، و اغلب همان مسیری بود که پدر هر شخصی پیموده. اغلب مادرها هم خانه دار بودند. امروز اما، هیچ چیز قطعی نیست و زندگی به شکلی پرکشمکش تداوم دارد. مردم ناگزیرند برای این که به جایی برسند، تصمیمهای مهمی بگیرند. بهترین درسی که من یادگرفتهام، این است که : درنگ نکن و انجامش بده. مهم نیست کاری که میخواهی انجام دهی، چه کاری است یا انجام دادنش تا جه حد سخت به نظر میرسد. افلاطون، فیلسوف یونانی میگوید: «شروع، مهمترین بخش هر کاری است.»