عواطف منفی خود را بروز دهید
چطور فرد میتواند از این زندان آفتابی ابدی که با شادکامی کاذب همراه است، رها شود؟ این آسان نیست اما امکانپذیر است. و البته نتایج مثبت زیادی به همراه خواهد داشت. در ابتدا، شما باید تشخیص دهید که میلی درونی برای پیوسته خوب بودن و تظاهر به خوبی وجود دارد. درحالی که ممکن است تصور کنید تا این حد خوب بودن برای ارتباط زناشوییتان مفید است. باید بدانید که درواقع مفید نیست زیرا با این عمل، خود و همراهتان را از احساس واقعیتان محروم میکنید. همه ارتباطات از تعادل میان احساسات مثبت و منفی شکل میگیرد. اشخاصی که آشکارا سعی میکنند مثبت باشند، دو ترس متداول دارند که هر دو هم از اساس بی پایه هستند. اولین ترس این است که آنها احساسات عصبانیت و ناراحتی یا آسیبشان را برای مدتها سانسور کردهاند به طوری که اگر این ترس را آشکار کنند، با فوران آن خود و همسرشان را آشفته و درمانده میکنند. دومین ترس این است که آنان همسرشان را به این رفتارشان عادت دادهاند، که در نتیجه تغییر ناگهانی قابل پذیرش نخواهند بود. هر دو مسیر اشتباه است! چنین تغییراتی به زمان نیاز دارد. در حقیقت، کمی آزرده بودن، نشان دادن ناراحتی، یا دلخوری و خواستهها را صادقانه مطرح کردن، به طرف مقابل آرامش واقعیتری میدهد.
سودمندی چنین عملی دو جنبه دارد. شما متوجه میشوید که انرژی بیشتری دارید و کمتر مستعد حس افسردگی دورنی هستید. زیرا پنهان کردن آنچه احساس میکنید انرژی بسیار بیشتری از آشکار کردن آن طلب میکند و همسرتان با انسانی پویا ارتباط دارد، انسانی که بسیار پیچیدهتر و جالبتر از کسی است که همواره سعی میکند خوب و شیرین باشد.
هیچ ازدواجی ممکن نیست بدون مشارکت و ابراز احساسات متقابل تداوم داشته باشد. بدون آن، همزیستی سرد و آرامی وجود دارد که روزی بالاخره وقتی یک طرف دست به کار میشود، فوران خواهد کرد.