دهان کجیِ زبان بدن
دروغ نگوییم، مهربانتر باشیم و واقعیتر...
تاریخ انتشار:
113 نفر این یادداشت را خواندهاند
3 نفر این یادداشت را دوست داشتهاند
زبان بدن 55% از ارتباطات ما را شکل میدهد و این یعنی حتی اگر گوینده سکوت هم کرده باشد؛ کلی حرف زده و خودش نمیداند. شاید همواره تفاوت آنچه می¬گفتیم و آنچه دیگران میفهمیدند در همین حرکات باشد. حرکاتی که ناخودآگاه روی میدهند و پیغامشان هم ناخودآگاه دریافت میشود. بیآنکه عِلمی راجع به آنها داشته باشیم.
ممکن است حتی لحظهای که عصبانی شدهایم سکوت کرده باشیم، ولی رنگ صورتمان، حالت چشمانمان، نوع ایستادنمان، همه چیز را لو دادهاند. درست مثل آن است که زبان بدنمان به ما دهن کجی کرده باشد.
زبانِ همیشه صادق! زبانی که با فریبهای ما هماهنگ نیست.
مثلا دست به سینه ایستادهای روبهروی همسرت که قصد عذرخواهی دارد یا کمکی از تو میخواهد. به لکنت میافتد، مِن مِن میکند و دست آخر هم اگر کار به دعوا نکشد، در خوشبینانهترین حالت، حرفتان ناتمام میماند و احساس بد در وجود همسرتان ایجاد میشود. ممکن است خودش هم نداند که چرا ولی راجع به آن مکالمه احساس ناخوشایندی دارد و همه اینها تنها به دلیل طرز ایستادن شماست. با دست به سینه ایستادن گارد گرفتهاید و در واقع با زبان بیزبانی میگویید: «من حرف تو را نمیپذیرم». یا وقتی که مثلا خیلی عادی به دوستتان ماجرای عجیب و غریبی را برای توجیه دیر آمدنتان میگویید و تند و تند نوک بینیتان را میخارانید؛ دست و بینیتان هماهنگ شدهاند که نشان دهند شما دروغ میگویید.
شاید کنترل زبان بدن کاری سخت و یا حتی نشدنی باشد که اگر این بود دیگر ناخودآگاه و صادقانه نبود، ولی میشود آموخت تا افکار و رفتارمان را درست تنظیم کنیم تا نخواهیم و سعی نکنیم چیزی را پنهان کنیم. دروغ نگوییم، مهربانتر باشیم و واقعیتر، شاید هم کمی صادقانهتر.
ممکن است حتی لحظهای که عصبانی شدهایم سکوت کرده باشیم، ولی رنگ صورتمان، حالت چشمانمان، نوع ایستادنمان، همه چیز را لو دادهاند. درست مثل آن است که زبان بدنمان به ما دهن کجی کرده باشد.
زبانِ همیشه صادق! زبانی که با فریبهای ما هماهنگ نیست.
مثلا دست به سینه ایستادهای روبهروی همسرت که قصد عذرخواهی دارد یا کمکی از تو میخواهد. به لکنت میافتد، مِن مِن میکند و دست آخر هم اگر کار به دعوا نکشد، در خوشبینانهترین حالت، حرفتان ناتمام میماند و احساس بد در وجود همسرتان ایجاد میشود. ممکن است خودش هم نداند که چرا ولی راجع به آن مکالمه احساس ناخوشایندی دارد و همه اینها تنها به دلیل طرز ایستادن شماست. با دست به سینه ایستادن گارد گرفتهاید و در واقع با زبان بیزبانی میگویید: «من حرف تو را نمیپذیرم». یا وقتی که مثلا خیلی عادی به دوستتان ماجرای عجیب و غریبی را برای توجیه دیر آمدنتان میگویید و تند و تند نوک بینیتان را میخارانید؛ دست و بینیتان هماهنگ شدهاند که نشان دهند شما دروغ میگویید.
شاید کنترل زبان بدن کاری سخت و یا حتی نشدنی باشد که اگر این بود دیگر ناخودآگاه و صادقانه نبود، ولی میشود آموخت تا افکار و رفتارمان را درست تنظیم کنیم تا نخواهیم و سعی نکنیم چیزی را پنهان کنیم. دروغ نگوییم، مهربانتر باشیم و واقعیتر، شاید هم کمی صادقانهتر.