رفاقت به سبك جوجه تيغي
«در یک هوای سرد زمستانی تعدادی از جوجه تیغیها در فضاي باز رها شدند. جوجه تيغيها بهصورت غريزي برای اینکه گرم شوند به سمت هم رفتند اما چون با تیغهایشان به بدن همدیگر آسیب میرساندند، تصمیم گرفتند که دوباره متفرق شوند. با این حال سرما عاملي شد تا دوباره به سمت يكديگر بروند. اما باز داستان تيغها و آسيبزدن به يكديگر تكرار شد. جوجه تيغيها چندين بار دور هم جمع شدند و دوباره از هم دور شدند تا بالاخره فهميدند ميتوانند در یک فاصله کم از یکدیگر قرار گیرند و از گرماي وجود هم استفاده كنند و به هم آسيب نزنند.»
ما آدمها به ذات موجودات اجتماعي هستيم كه نميتوانيم بدون داشتن دوستان، آشنايان و روابط اجتماعيمان زندگي كنيم اما در همين روابط اجتماعي گاه مشكلاتي پيش ميآيد كه نميدانيم برای حلشان بايد چه تصميمي بگيريم چراكه بين دو راهي ايستادهايم؛ از يك طرف نگران ضربه خوردن و آسيب ديدن خودمان در برخي روابط هستيم و طرف ديگر به روابط اجتماعيمان سخت نيازمندیم.
شايد در اين شرايط كمي بايد به روش جوجه تيغيها زندگي كنيم. تمرين كنيم تا رفتاري را در پيش بگيريم كه علاوه بر اينكه بهترين استفاده و بيشترين لذت را از با هم بودن ميبريم به همديگر هم آسيب نزنيم.
کار خیلی س:.7;تی نیست. همواره باید فاصلهها را حفظ کنیم و حواسمان باشد که رفتن در حریم دیگری و اجازه دادن نابجا برای ورود دیگران به حریممان، ممکن است باعث آسیب به خودمان و دیگران شود.