برند معتبری برای روحمان
آدیداس، شانل، ایفس اَندلورن، بِنتون، کِلوئه، ورساچه، دُلچ اندگابانا، باس، کلارکس، اکو... نام چند برند معروف هستند. شرکتهایی که در تولید کیف و کفش و لباس و عطر، معتبر و نام آورند. شما هم احتمالاً میتوانید چند برند دیگر را هم اضافه کنید. خیلی از ما ترجیح میدهیم که چند برابر پول بدهیم و کالای مارکدار بخریم اگرچه بعضی ها از این کار لذت میبرند چون به دیگران فخر میفروشند یا آن که در مسابقه چشم و هم چشمی عقب نمیافتند ولی استدلال بسیاری از کسانی که کالای مارکدار میخرند این است؛ درست است که چندین برابر پول میدهیم ولی در عوض خیالمان راحت است چیزی خریدهایم که دوام دارد مجبور نیستیم آن را زود دور بیندازیم و دوباره دست به جیب بشویم یا آنکه در به در دنبال تعمیرکار بگردیم. در واقع، ما این چند برابر پول را بابت خرید کالا نمیدهیم بلکه «اطمینان» و «آرامش» میخریم و بابت به دست آوردن اطمینان و آرامشی که کالای تجربه شده و آزموده و موفق یک برند به ما میدهد، بابت تفاوت چشمگیر قیمت و کسر مبلغی که از جیبمان نه تنها ناراحت نمیشویم که خرسند و خشنود و سپاسگزار هم هستیم.
ما برای خرید یک کالای جزئی و پیش پا افتاده مثل کفش، به بیمه شدن در برابر حس زیان دیدگی و باختن و کلاه به سر رفتن و خرید اطمینان و آرامش بابت یک بازه زمانی دوسه ساله اهمیت میدهیم و برایش ارزش قائل هستیم. اما سوال اینجاست که برای روح، برای عقل، فکر و احساس که نیروهای جاودانه ما هستند هم همین قدر به دنبال برند معتبر میگردیم؟