پا روی پله آخر بگذار
اول خاک بود بعد بذر شد، ریشه شد، جوانه شد، ساقه شد، گل شد، عسل شد و عسل را تو خوردی.
تاریخ انتشار:
63 نفر این یادداشت را خواندهاند
1 نفر این یادداشت را دوست داشتهاند
خاک، خاک است بذر گل را که در دل خاک میگذاری، خاک از طریق بذر، زندگی خود را ارتقا میدهد. خاک با بذر حرکت میکند و میشود گل سرخ، میشود گل محمدی، میشود گل نرگس. ارتقای خاک به همین جا محدود نمیشود. زنبور عسل میآید و شهد گل را میخورد و خاک حالا عسلی شده که هزار جور قوت و شفا دارد. عسل را آدمی میخورد و آن خاک، آن خاک بینشان تیره زیر پا، حالا در بدن آدمیزاده شریان پیدا کرده است. حالا از این به بعد ارتقا دادن خاک، مسئولیتی است که بر دوش توست. اگر در سطح همین تن، همین جسم، همین ماده بمانی، دیر یا زود که مردی، تو را به خاک میسپارند و آن خاک بیزبان که به تو امید بسته بود، امیدش ناامید میشود. خاک بیچاره، پله پله از نردبان عالم مادی بالا رفته بود تا رسیده بود به آخرین پله از نردبان عالم ماده، آن آخرین پلهای که اگر پایت را از روی آن برداری، به پشت بام رسیدهای.
آدمیزاد که جسم خاکیاش بالاترین پله نردبان جسمانیت است و اگر پا روی پله جسمانیتش بگذارد و فقط یک قدم بالاتر برود، به عالم آن سوی ماده به عالم غیب پا گذاشته است، به پشت بام این عالم رسیده و منظر درخشان ملکوت با هزارها هزار خورشید و ماه و ستاره پیش چشمش گسترده است. و خاک تمام همتش را به خرج داد و پله پله بالا آمد. اول خاک بود بعد بذر شد، ریشه شد، جوانه شد، ساقه شد، گل شد، عسل شد و عسل را تو خوردی. حالا یک قدم دیگر را اگر تو برداری و پا روی پله آخر بگذاری، اگر پا روی جسمانیت خودت بگذاری، خاک با تو به عالم ملکوت وارد میشود.
آدمیزاد که جسم خاکیاش بالاترین پله نردبان جسمانیت است و اگر پا روی پله جسمانیتش بگذارد و فقط یک قدم بالاتر برود، به عالم آن سوی ماده به عالم غیب پا گذاشته است، به پشت بام این عالم رسیده و منظر درخشان ملکوت با هزارها هزار خورشید و ماه و ستاره پیش چشمش گسترده است. و خاک تمام همتش را به خرج داد و پله پله بالا آمد. اول خاک بود بعد بذر شد، ریشه شد، جوانه شد، ساقه شد، گل شد، عسل شد و عسل را تو خوردی. حالا یک قدم دیگر را اگر تو برداری و پا روی پله آخر بگذاری، اگر پا روی جسمانیت خودت بگذاری، خاک با تو به عالم ملکوت وارد میشود.