اگر کوسه ماهیها آدم بودند!
دختر کوچک خانم میزبان از آقای «ک» پرسید: اگر کوسه ماهیها آدم بودند نسبت به کوچکترها مهربانتر نبودند؟
آقای «ک» گفت: حتما! اگر کوسه ماهیها آدم بودند، صندوقهای مستحکمی برای ماهی کوچولوها میساختند که پر از انواع خوراکیها بود. حیوانات مختلفی نیز در آن صندوقها تکثیر میکردند. سعی کوسه ماهیها این بود که صندوقها همیشه آب تازه و صافی داشته باشد و از هر نظر تدابیر بهداشتی رعایت گردد.
به فرض اگر بال یکی از آنها زخمی میشد، بلافاصله زخمبندیش میکردند، تا ماهی قبل از وقت از دست نرود. اینجا و آنجا مجالس عیش و سرور نیز برپا میکردند؛ تا کوچولوها موردی برای اندوهگینی پیدا نکنند. هر چه باشد ماهی با نشاط و سرحال از اندوهگین و غصهدارش، خوشمزهتر است. قطعا مدرسههایی هم در این صندوقها به وجود میآید؛ در این مدرسهها به کوچولوها میآموختند که چگونه باید در حلقوم کوسهها شنا کنند. از درس جغرافی نیز استفاده میشد تا آنها بتوانند کوسههایی را از زور تنبلی، اینجا و آنجا دراز کشیدهاند، بیابند.
مهمترین مسئله چگونگیهای اخلاقی ماهی کوچولوها بود. به آنها تعلیم میدادند که اگر ماهی کوچولویی خواست با سرافرازی و شادمانی خودش را قربانی کند، همان بهتر که بزرگتر و قشنگتر باشد.
و از همه مهمتر آنکه وقتی میگویند (آنها باید برای آینده باشکوه آماده باشند) کوچولوها وظیفه دارند که به حرفهای کوسهها ایمان داشته باشند، به کوچولوها تفهیم میشد که رسیدن به چنین آیندهای در صورتی حتمی است که آنها اطاعت را بیاموزند...
اگر کوسه ماهیها آدم بودند، بین کوچولوها جنگ و نفاق راه میانداختند تا بر صندوقها و ماهی کوچولوهای بیگانه غلبه کنند. جنگ را نیز به وسیله ماهی کوچولوهای خودشان رهبر میکردند. به کوچولوها میآموختند که میان آنها و ماهی کوچولوهای کوسههای دیگر، اختلاف عمیق و فاحشی وجود دارد. این مطلب را نیز باید درک میکردند که معمولا گنگ و لال باشند. باید سکوت آنها هم به زبانهای مختلف میبود تا نسبت به هم بیگانه بمانند.
به آن کوچولوهایی عنوان «قهرمانی» و مدال – از گیاه دریایی- داده میشد که ماهی کوچولوی دیگری را که خصمانه به زبان دیگری سکوت کرده است بکشد.
اگر کوسه ماهیها آدم بودند، هنر نیز در میان آنها وجود میداشت. نقاشیهای زیبایی میبود که در آنها دندانهای کوسهماهیها، به رنگهای با شکوه نشان داده میشد، حلقوم آنها نیز به عنوان فرحافزا و یکدست که آماده برای جست و خیز شکوهمندانه کوچولوها بود، تصویر میگردید.
در تئاتر ته دریا، نشاط و سرور کوچولوهای شجاعی که در حلقوم کوسهها شنا میکنند، به نمایش در میآمد. موزیک آنقدر زیبا میبود که کوچولوها مجنونوار و با اندیشههای خوش؛ به خواب روند، تا به حلقوم کوسه جریان پیدا کنند.