جای مناسبی برای خودکشی!

جای مناسبی برای خودکشی!

و اینجا چه جای مناسبی است واقعا برای خودکشی، چون می‌شود راحت خود را انداخت زیر چرخ این خوردروی وحشی.  
نویسنده: داریوش مهرجویی
تاریخ انتشار:
55 نفر این یادداشت را خوانده‌اند
3 نفر این یادداشت را دوست داشته‌اند

دود خیابان عباس‌آباد هر چه به انتهایش یعنی ولی‌عصر نزدیک می‌شوم بیشتر و غلیظ‌تر است. در ولی‌عصر هم همان‌طور. بنابراین با جسارت و تهور بسیار زیاد سعی می‌کنم از وسط ترافیک تند و سرسام‌آور ولی‌عصر، بامزه اینجاست، از روی خط عابر پیاده گذر کنم. ولی این کار حضرت فیل است، انگار شما بخواهید از وسط اتوبان، پای پیاده گذر کنید.
مثل خیلی از روستایی‌های ناآشنا که به دو از میان اتومبیل‌های تند و سریع می‌گذرند، حالا هم همان‌طور و اصولا در این مملکت و در ادب ترافیکی ما رسم بر این است که عابر پیاده یعنی یک حیوان اجنبی، یعنی گاو و گوسفندی که بیخود وسط جاده آمده‌اند و اینها را باید ترساند و متواری کرد. بنابراین حتی توی شهر و خیابان‌ها چه جنوب و چه شمال، گذر کردن از روی خط عابر پیاده کاری ریسک و خطرناک محسوب می‌شود. چون هیچ راننده‌ای عابر پیاده را آدم حساب نمی‌کند. ولذا یک ضرب می‌رود توی شکمش تا او از جا بجهد و خود را نجات دهد. حالا من هم با احتیاط میان اتومبیل‌های تندروی بی‌رحم می‌کوشم گذر کنم، و راه نمی‌دهند، هیچ کس حواسش به من نیست، بلکه سفت و سخت فرمان را چسبیده و با حرص و عصبیت و فرصت‌طلبی آشکار سریع پیش می‌رانند. و اینجا چه جای مناسبی است واقعا برای خودکشی، چون می‌شود راحت خود را انداخت زیر چرخ این خوردروی وحشی...
 و این دقیقا نمودار شکل رفتاری ما مردم نسبت به همدیگر است. اینجا دیگر مسئله دولت و ملت در کار نیست. اینجا مسئله یک روحیه وحشیگری قدیمی است، که در این جنگل شهری خوب به کار آمده است. تو باید بکوشی گلیم خودت را از آب بیرون بکشی، به بهای هر گونه قلدری و زورچپانی و بی‌عدالتی و بی‌حرمتی نسبت به دیگری، هر که می‌خواهد باشد. تو راه را بگیر و برو و همه را مثل حیواناتی که باید سر به تنشان نباشد، کنار بزن و از آن‌ها بگذر. حتی عابر بدبخت پیاده را که از روی خط قانونی خودش دارد عبور می‌کند.

 

نام کتاب: به خاطر یک فیلم بلند لعنتی
نویسنده: داریوش مهرجویی
صفحه 54
ایمیل شما :
ایمیل دوستان : (جداسازی با کاما ،)
نام: ایمیل: نظر: