حد و مرز خودتان را مشخص کنید
همه ما از دیگران انتظار بسیار معقولی داریم، اینکه به حد و مرزهای شخصی ما احترام بگذارند. حتی افرادی که در شرایط عادی به سادگی می توان به آنها کنار آمد، وقتی کسی پا را از مرزهای آنها فراتر بگذارد عصبی و ناشکیبا میشوند. درک مفهوم حد و مرز به خصوص در محیط کار بسیار مهم است.
مرزها میتوانند جسمانی یا عاطفی باشند. افرادی که بیاجازه این مرزها را رد میکنند به چشم دیگران آدمهای بدقلقی میآیند. برای مثال یک زیردست وقتی از مرز شما رد میشود که بی اجازه وارد اتاق شما میشود و در جلسات سخنان شما را قطع میکند. اگر بخواهیم از یک همکار بدقلق نام ببریم میتوانیم به همکاری اشاره کنیم که در سلسله مراتب سازمانی، هم ردیف یا نزدیک به شماست و رقابت شدیدی با شما دارد و مدارم قلمرو شما را به خطر میاندازد.
بعضی افراد در هر حرکتی شما را امتحان میکنند. حتی فرصتهایی را به وجود میآورند که ببینند تا کجا میتوانند جلو بروند. اگر میخواهید بین همکاران، کارمندان و حتی مافوقتان قدرت مردمی ایجاد کنید، حد و حدود خودتان را مشخص کنید. البته بیآنکه با دور نگه داشتن کامل خودتان از دیگران به سوی افراط کشیده شوید. اگر درمیان دیگران به این شهرت پیدا کنید که مدام سکه یک پول میشوید دیگر کسی برای شما احترام قائل نمیشود. روش دوم یعنی کنارهگیری از دیگران هم باعث نمیشود که در نظر گروه یا سازمان آدم خوبی جلوه کنید و آنها از شما خوششان بیاید. راه درست این است که قاطعانه اما مودبانه برخورد کنید.
ساختن حد و مرزهایی که از نظر دیگران معقول باشد و به ساختن و حفظ آرامش محیط کاری کمک میکند، باعث حذف آشفتگی و ناراحتی محیط کاری میشود.