حقیر کردن دیگران برای بالا ماندن اعتماد به نفس!
گاهی اوقات یک دوستی لا به لای حرفهای روزمرهای که میزند، یکهو مثلا ایرادی به حرف زدنتان میگیرد یا مدل آشپزی و غذاخوردن و هر چیز دیگری... شما ابتدا کمی تعجب میکنید چون اولین نفری است که این حرف را به شما زده و اگر این حرف موضوع بحث بین شما و دوستتان هم نباشد این تعجب دو چندان میشود. اولش خیلی اهمیت نمیدهید اما کمی که میگذرد میبینید بیاختیار در آینه مدل غذاخوردنتان را تماشا میکنید و میبینید دیگر در جمع اعتماد به نفس گذشته را برای خوردن ندارید و گاهی گمان میکنید نکند جور ناجوری قاشق را توی دهن میگذارید یا بد میجوید و تا به حال کلی اسباب خنده آدمها شدهاید...
وقتی چنین افکاری به ذهنتان رسید، فوری متوقفش کنید. چون در صورت بال و پر دادن به آن، اعتماد به نفستان افت پیدا میکند و حتی با وجود داشتن زیباترین دستهای دنیا و غذاخوردن نرمال و بهترین دست پخت، باز حس رضایت و خرسندی از خودتان نخواهید داشت. شاید بگوید «آدم انقدر نباید دهن بین و کم جنبه باشد» اما اغلب اوقات این جملات و موجهای منفی روی ما کارساز میافتد به ویژه اگر جانب دوست، آشنا یا خانواده بیان شود. این حرکت دوستان و آشنایان در واقع نوعی عملیات روانی پنهان است که بسته به میزان خودباوری شما کارکرد دارد. یعنی آنها تیر را رها میکنند و این تیر به بدن شما اصابت میکند و شما را زخمی میکند. التیام این زخم بستگی به روحیه شما دارد. البته اگر پرتاب تیرها پی در پی صورت بگیرد، کم کم قویترین آدمها هم از پا درمیآیند. تیرهای پی در پی معمولا از سمت افراد درجه یک خانواده مثل همسر پرتاب میشوند.
یک توصیه جدی! سعی نکنید با تیرها مقابله کنید، یا جاخالی بدهید در صورت اصابت دنبال ضماد باشید. بلکه ایمنترین راه این است که اصلا در تیررس قرار نگیرید. افرادی که این تیرها را پرتاب میکنند معمولا دچار کمبود اعتماد به نفس و نوعی حس حقارت هستند. و برای جبران این حسهای بدی که درون خود دارند، تیر را درست سمت نقاط قوت شما رها میکنند و چیزهای بار ارزشی را که دارید، کوچک میشمرند. آنها به جای اینکه خودشان را بالا بکشند، سعی میکنند شما را پایین بکشند تا حس بهتری در رابطه با شما داشته باشند. حواستان را جمع کنید و از مراوده زیاد با این افراد پرهیز کنید.