فرسایش روح و تضیع حقوق شهروندی
تصور کنید من، شما و خیلی از ساکنان شهرهای بزرگ کشور سالانه پنج ميليارد ساعت از عمر خود را در ترافيک سپری میکنیم، در کنار همسایگانی که به آنها همشهری، همسایه هم محله ای می گوییم. تازه از خستگی ماندن در قوطیهای فلزی چهار چرخ که بگذریم، میرسیم به برخورد همشهریان و شاید در مقیاس جزئیتر مسافران درون یک خوردو که از چهار نفر تا 12 نفر(در خوردوهای ون) متغییر است. گاهی هم یک نفر هم میخواهد بدون در نظر گرفتن اینکه آیا دیگران علاقمند هستند صحبتهای تلفنی وی را بشنوند یا نه، بلند با تلفن صحبت میکند یا به جای یک نفر جای دونفر را روی صندلی اشغال میکند و اصلا هم مهم نیست این کارها تضیع حقوق سایر مسافران است. همین میشود که گاهی روزمان با درگیری لفظی شروع یا تمام میشود و خستگیها مضاعف. آنوقت است که باید این عدد را ضرب کرد و شاید هم به توان رساند. در اینجاست که ماجرا میشود حکایت آنچه که جامعهشناسان از آن به عنوان تاخر فرهنگی یاد می کنند.
اصطلاح «Cultural Lag» به معانی تأخر فرهنگی، عقب ماندگی فرهنگی، واپس ماندگی فرهنگی یا دیرکرد فرهنگی نیز ترجمه شده است. مفهومی كه ویلیام اگبرن جامعهشناس امریكایی آن را مطرح کرد. پدیدهای که در جریان آن بعضی از عناصر فرهنگ، مانند زیرساخت یا ابزارهای مادی زودتر از بعد فرهنگی و اجتماعی تغییر میکنند. نتیجه هم میشود نابسامانی و ناهماهنگی. به این معنا که ما با استفاده از یک وسیله فرهنگ مادی آن را پذیرفتهایم، اما نتوانستیم همگام با آن عناصر معنوی مورد نیاز را نیز فرا بگیریم که در اینجا فرهنگ برخورد در چنین شرایطی است. از سوی دیگر این رفتارها نوعی بیتفاوتی به حقوق شهروندی سایر افراد است. ساده تر بگویم همه افراد در جامعه همانگونه که حقی دارند، در برابر یکدیگر وظایفی را برعهدهشان گذاشته شده است که نباید آن را فراموش کنند. متاسفانه در چنین مواردی که پیشتر به آن اشاره شد شیوه رفتار افراد تنها معطوف به حق خود است و وظیفهای که دارند، فراموش میشود. افزایش میزان خستگی و کلافکی افراد در چنین مواقعی و گاه حتی بروز درگیریهای لفظی می تواند دردسری باشد که بروز چنین رفتارهایی با خود به دنبال دارد. تازه بگذریم از اثری فرسایشی که بر دو طرف بحث و مشاجره دارد.
حال کمی حساب و کتاب کنیم، منظورم بالاو پاین کردن چرتکهای است که حکایت از سود و زیال مالی دارد. در حساب و کتاب اقتصادی و مالی اگر ارزش هر ساعت از عمر را دو هزار تومان در نظر بگيريم در هر سال 10 هزار ميليارد تومان را از طريق اتلاف وقت از دست میدهيم، حال بیاید تعداد خودروهایی را که به لطف کارخانههای خودروسازی وارد خیابانهای شهر شده است را در مساحت شهر و گنجایش خیابانها و بزرگراهها ضرب کنیم، میشود حجم ترافیک امروزی و ساعتهایی که عمر من و شما در آن دود میشود و به هوا میرود. پس مراقب باشید حق همشهری، هم محلهای یا همسایهتان را که چند دقیقهای در وسایل حمل و نقل عمومی همراه شما میشود تضیع نکنید.
میگویید، وجود درگیریهای فکری و مشکلات کار و خانوادگی را چه می شود کرد، این برخوردها سهوی است نه از روی عمد. اما حواستان باشد؛ واژه شهروندی مفهومی است که به طور ویژهای به برابری میان افراد در جامعه مدنی و وجود عدالت تاکید دارد. بنابراین مقوله «شهروندی» وقتی تحقق مییابد که همه افراد یک جامعه از حقوق مدنی یکسان برخوردار باشند و به فرصتهای مورد نظر زندگی مانند امتیازهای اجتماعی دسترسی آسان داشته و در برابر حقوقی که دارند، مسئولیتهایی را نیز بر عهده بگیرند. از سوی دیگر، امروزه شهرنشینی به همراه ملزومات آن یک پدیده اجتماعی است که یکی از ضروریات زندگی در جامه مدرن نیز محسوب میشود. به طور عمده افراد در چنین جوامعی با سلایق و انگیزههای مختلف زندگی کرده و به فعالیت میپردازند. بنابراین در مجموع زندگی اجتماعی روابط حقوقی باید بین آنها حکمفرما باشد و در صورت نبود یا ضعف در آنها مشکلاتی گریبانگیر جامعه میشود. در این میان رعایت حقوق شهروندان و احترام به افراد قانون نانوشته ای است که بیتوجهی به آن در کنار بروز مشاجرات لفظی همانطور که گفته شد، خستگی جسمی و روحی را برای افراد به ارمغان میآورد. بنابراین باید به دنبال راهکارهایی فردی واجتماعی در اینباره بود، پیش از این که چنین رفتارهایی مشکلات و چالش های جدی را در جامعه ایجاد کند.