همه دردسرهای پیامکی...
صدای زنگ تلفن همراه كوتاه و هشدار دهنده! به سرعت سوی گوشیاش میدود «شما يك پيام از سوی... داريد» بعد از خواندن پيام، تند وتند چيزهايی مینويسد و با لبخند دكمه ارسال را ميزند و بعد چند ثانيه دوباره « شما يك پيام...»
اين روزها اگر به دور برتان نگاه كنيد اكثر آدمها گوشی تلفنی دارند كه اغلب كارهای روزمره خود را با آن انجام میدهند و سعی میكنند اين اغلب كارها در پيامك خلاصه شود. برخیها به خاطر شرايط كاری و عدم امكان صحبت در محيط كار با ارسال پيامك به امور زندگیشان میپردازند و برخی ديگر برای طفره رفتن از حرف زدن شيوه پيامك را مناسب میدانند.
شايد اولين چيزی كه در استفاده از پيامك مفيد بنظر بيايد، راحتی و سادگی باشد. اينكه در عرض چند ثانيه میتوان حال يك نفر پرسيد يا آخرين خبرهای دسته اول را بدون نياز به مكالمه تلفنی يا ديدار رو درو بدست آورد. اما اگر كمی دقيقتر شويم همين امكان ساده و جالب، بسياری از فرصتهای ناب و شيرين زندگی را از آدمها میگيرد؛ فرصتهايی كه میتواند برای مدتهای مديدی در ذهن بماند و به عنوان تصويری زيبا و لحظهای ماندگار در ذهن حك شود... تصويری كه هيچ پيامكی نمیتواند آن را به تصوير بكشد.
البته نمیتوان كاربردهای پيامك را ناديده گرفت اما نكته قابل تامل استفاده از اين تكنولوژی اين است كه حجم بسيار بالايی از پيامكهايی را روزانه و بدون ملاحظه از تبعات آن برای هم ارسال میكنيم؛ پیامکهایی که بار احساس دارند و مسائلی هستند كه گاه بايد حتما به صورت رودرو مطرح شوند؛ مثلا ارسال جملاتی نظير اينكه «من دوستت دارم» يا «فكر مي كنم به درد هم نمي خوريم»، «من باردارم» و يا ارسال شكلكهايی كه واقعا نمیتواند ميزان شادی و يا ناراحتی شما را بيان كنند.
اگر كمی پيامكهای روزانهايی كه میفرستيم فكر كنيم متوجه میشويم كه پيامكهايي كه ما برای هم میفرستيم هيچ كدام قادر به نشان دادن میزان ناراحتی و يا شادی افراد دور برمان نيستند و ما هميشه از ديدن چهره آنها و برق نگاه و يا غم دورنیشان در آن لحظه خاص محروم میمانيم. به عنوان مثال شما جويای حال يكی از دوستانتان بصورت پيامكی میشويد و او به شما خبر میدهد كه در رشته مورد علاقهاش پذيرفته شده يا در شرف ازدواج است. مطمئنا در اين شيوه دوست شما از چهره خوشحال شما محروم خواهد ماند و شما هم نمیتوانيد نشان دهيد كه چقدر از اين خبر خوشحال هستيد.
اما متاسفانه استفاده از پيامك برای ارتباط با افراد آنقدر در جامعه ما همه گير شده است كه كسی به فرصت از دست رفتن شنيدن صدای يك دوست و يا ديدار چهره به چهره فكر نمیكند. اين مسئله زمانی میتواند رنگ بحران بگيرد كه اعضای يك خانواده مثل زن و شوهر و يا والدين و فرزندان هم از پيامك برای ابراز احساسات خود بهره بگيرند و به نوعی آن را جايگزين روابط كلامی و چهره به چهره خود كنند. مثلا در نظر بگيريد كه زنی احساس ناراحتی خود را از شوهرش در قالب پيامك به او منتقل میكند و با اين كار نه تنها عكس العمل و شرايط دريافت آن پيام را توسط همسرش نمیتواند تجسم كند، بلكه اين بستر را فراهم میكند که تصويری غلط و سوء برداشت در تصورات همسرش شكل بگيرد.
شايد مبتکران زمانی که تلفن همراه را برای راحتی انسان ساختند فکرش را هم نمیکردند روزی ما انسانهای عصر تكنولوژی و ارتباطات به خاطر اختراعاتشان از ديدن و شنيدن صدای يكديگر محروم شويم و احساساتمان در بين كلماتی كه ظرفيت انتقال عاطفه و احساس را ندارند گم شود.