به جای غر زدن، اعتراض کنید!
راه رفت داخل تاکسی:
زن میگوید مستقیم تا سر خیابان سه نقطه.
راننده میگوید سوار شو! قبل از اینکه سوار شود، راننده با خودش میگوید: چارصد تومن دستشه؟!
زن دو تا خیابان پایینتر پیاده میشود و از قضا حدس راننده درست بوده و چهارصد تومن میدهد.
راننده با غر میگوید: حداقل کرایه 500 تومنه...
زن میگوید: من که گفتم سر خیابان سه نقطه.
راننده با دلخوری میگوید: باشه... عب نداره... برو...
زن میرود و راننده میگوید: آشغال!
بعد شروع میکند به غر غر کردن: از اول بگو چارصد تومن و ...
من خیلی معمولی و بدون موضع میگویم: خانوم نگفتن 400 تومن. اما شما دیدید که 400 تومن داره، همون اول میگفتید کرایه 500 تومن. دوست نداشت سوار نمیشد.
راننده توجیه میکند..
میگویم: به هرحال اگر انقد مهم بود که بابتش بهش بگید آشغال، از اول مبلغ رو طی میکردید.
راننده عصبانی میگوید: من؟ من؟ من گفتم آشغال! خانوم مث اینکه شما حالت خوب نیستها!
سکوت میکنم.
راه برگشت داخل تاکسی:
راننده خیلی محترم از همه پول خرد میخواهد. به زحمت میگردد و باقی مانده پول یکی از مسافران را جور میکند. به یکی دیگر هم میگوید: پول خرد ندارم. یا 2هزار تومن رو بردارید یا 200 تومنش رو حلال کنید.
زن چیزی نمیگوید. وقت پیاده شدن خیلی دلخور و با حرص میگوید: بندازید صندوق صدقات!
موقع رفتن هم باز زیر لب غر میزند و با حرص یک چیزهایی میگوید که نمیشنوم!
**
همه ما در طول روز ممکن است با موقعیتهایی مواجه شویم که باعث از بین رفتن حقوقمان شود. به عنوان مثال راننده تاکسی کرایه بیشتری از آنچه قانون تصویب کرده از شما طلب کند، در این شرایط چه میکنید؟ سری تکان میدهید و با سکوت معنادار پیاده میشوید؟ اعتراض میکنید و تا مجاب نکردن راننده به خاطر درخواست نا بهجایش کوتاه نمیآیید؟ یا اینکه زیر لبد غر میزنید و بدون اعتراض مستقیم پیاده میشوید؟
اگر دقت کنید اکثر آدمهای جامعه ما یا راه اول را انتخاب میکنند و با سکوت از کنار ماجرا میگذرند یا در بیشتر مواقع غرولند میکنند و چشم و ابرویی در هم میکشند و بدون سر و کله زدن با آدمی که حقشان را از بین برده از موقعیت خارج میشوند.
اما وقتی ما غر میزنیم و برخی مواقع تا زمانی که شخص مورد نظر را به ستوه نیاوریم کوتاه نمیآییم، چون طرف مقابل متوجه میشود ما فقط داریم غر غر میکنیم و مستقیما به او اعتراض نمیکنیم%:..9!چندان اهمیتی به حرفهای ما نمیدهد چرا که حرفهای ما را کلماتی نامسنجم و غیر منطقی به حساب میآورد.
اینکه شما حق دارید از حریم شخصی و یا حقوق اجتماعی خودتان دفاع کند بحثی نیست اما نکته اینجاست که در این مواقع با وجود اینکه غرولند کردن و عصبانی شدن امری طبیعی است اما میتوان دنبال راهی بود که هم درستتر باشد و هم قدرت و کشش کافی را برای متوجه شدن دیگران به اشتباه خود ایجاد کند.
به عنوان مثال شما از اینکه هر روز کارهای خانه را انجام دهید بسیار خسته شدهاید و از شرایط موجود احساس نارضایتی میکنید. در این موقعیت به جای غرزدن و استفاده از واکنشهای انفعالی، بهتر است خیلی راحت شرایطی را که موجب نارضایتیتان شده برای فرد مقابل خود توصیف کنید. البته با کنترل عصبانیت و استفاده بجا از کلمات تاثیر گذار. چرا که نوع واکنش و رفتار شما در پذیرش اشتباه دیگران تاثیر بسزایی دارد.
این نوع واکنش در محیطهای اجتماعی که معمولا موجب غر زدن یا سکوت ما در برابر اشتباه دیگران میشود نیز کاربرد دارد چون بیشتر افرادی که ما نسبت به آنها واکنش غرزدن را پیش میگیریم نسبت به کار اشتباه خود آگاه نیستند و چون غرزدن یک واکنش غیر منطقی و سطحی برای افراد به حساب میآید چندان اهمیتی به آن نمیدهند. اما اعتراض مستقیم و مودبانه نسبت به رفتار اشتباه دیگران نه تنها میتواند به اصلاح رفتار افراد جامعه منجر شود بلکه این آمادگی را در ما ایجاد میکند که اگر روزی به خاطر اشتباهمان مورد اعتراض افراد جامعه قرار گرفتیم، به راحتی اشتباه خود را بپذیریم.