تهران هر روز پیرتر و خستهتر میشود
بنایی و ساختن و تعمیرات، همه عامل بلند شدن گرد و خاك و آلودگی است. گاهی پیش میآید كه لاجرم دست به تعمیرات و بنایی منزلتان بزنید و یا در همسایگیتان كسی زندگی كند كه درگیری ساخت و ساز باشد. در این صورت «مراعات» و «نظافت» جزیی از روزمرگیتان میشود.
یعنی بیشتر نظافت را رعایت میكنید، بیشتر گردگیری میكنید. در شستن و حفاظت از وسایل خانه مراعات میكنید. در ورود را كمتر باز میگذارید. از رفت و آمدهای بیمورد خودداری میكنید و خلاصه اعضای خانواده دست به دست هم میدهند تا آلودگی كمتری به زندگی راه پیدا كند.
حالا تهران با چنین مشكلی مواجه است. خانه بزرگ و بی در و پیكری كه گویی دچار سانحه شده است. بعضی روزها حتی صبحهای خیلی زود، چشم كه باز میكنیم، دیگر خبری از آسمان یكدست و آبی نیست. خبری از پرندگان مهاجر نیست. حتی كلاغها كه زمانی «تهران بزرگ» به داشتنشان معروف بود از این شهر مهاجرت كردهاند. تهران در هالهای از غبار، سرب و خستگی فرو رفته و هر روز پیرتر و خستهتر از گذشته میشود.
قصد نداریم از بنزین بیكیفیت شهری، وسایل نقلیه كهنه و اسقاطی عمومی و تردد بی مورد باربرهای دودزا و آلاینده در این كلان شهر را زیر تیغ نقد قرار دهیم. در حیطه تخصصی نویسنده نیست، اگرچه این موارد بزرگترین و مؤثرترین دلایل ایجاد چنین آشوبی در پایتخت به شمار میروند.
نگاهی به خیابانهای هر روز صبح اما، دلایل دیگری را هویدا میكند. در شهری كه تعداد اتومبیلها در آن 4 برابر ظرفیت معابر و گذرگاهها و بزرگراههاست و پاركینگها و جایگاههای پارك اتومبیل دیگر جوابگوی حفظ و نگهداری اتومبیلهای شخصی نیست، هر روز اتومبیلها تك سرنشین بی دلیل و بادلیل روانه خیابانها، بزرگراهها و میادین پرازدحام میشوند. یكی به قصد مسافركشی و كسب روزی، دیگری به قصد زودتر رسیدن به محل كار. یكی به نیت رفتن به دانشگاه، دیگری برای خرید روزانه!
میان خیابانها، بلوارها و كوچههای تنگ و باریك، صدای مكرر بوق اتومبیلهایی كه به فاصله چند سانتمتر رشتهای نامتناهی ساختهاند آستانه صبر را لبریز میكند. كسی به اسم «جوانی» و «خامی» لایی میكشد و دیگری به حكم تجربه و به لطف دست فرمان منحصر به فرد (!) از یك لاین به لاین دیگر میپیچد؛ همه عجله دارند، همه میخواهند سریعتر و راحتتر به مقصد برسند و این حق شهروندی آنهاست. اما جای «مراعات» كجای این روزمرگیهاست؟ كی قرار است كمی بر حال و روز این شهر ترحم كنیم؟ حداقل برای راحتی و آسایش و آرامش فكری خودمان...
دود و دم این شهر از زمین و آسمان میجوشد و هر روز صبح علاوه بر اهالی شهر، بسیاری به قصد كسب و كار از شهرهای اطراف نیز به سمت تهران روانه میشوند. این شهر دیگر جایی برای نفس كشیدن ندارد، چه رسد به رانندگیهای از سر دلخوشی و خودخواهانه.
تهران مدتهاست كه در حالت هشدار قرار گرفته است اما گویا سرب و دیگر آلایندهها اثر خود را گذاشتهاند و دیگر هشدارها بر كسی اثر ندارد. چشمها به سوزش و اشك مداوم عادت كردهاند و نفستنگی ممتد به حركتی همیشگی و روزانه بدل شده است؛ فقط صدای بوقهای ممتد و تصادف است كه هنوز میتواند اعصابمان را تحریك كند و صدایمان را در اعتراض به اوضاع آشفته شهر در آورد.
***
در حال حاضر به دلیل استفاده از بنزین یورو 2 در خودروهای ایران ترکیبات آروماتیک به سرعت در هوا منتشر میشوند که به گفته کارشناسان حوزه بهداشت این ترکیبات به طور مستقیم باعث بروز سرطان خون میشود.
حذف ترکیبات آروماتیک با استفاده از کاتالیست ها از سال 1980 در جهان مطرح شده است و در حال حاضر در بسیای از کشورها استفاده می شود، اما استفاده از چنین کاتالیستهایی در محیطهای بسته مانند کارگاه ها نیز در ایران رایج است.
کاتالیستها موادی هستند که انجام فرآیندهای شیمیایی را با سرعت بیشتری انجام میدهند. سایت فعال در این كاتالیستها با انجام واکنشهای شیمیایی با گازها موجب تبدیل شدن این گازها به ترکیبات دیگر میشوند که در شرایط عادی یا انجامپذیر نیست و یا بسیار کند صورت میگیرد.
اگرچه محققان دانشگاه صنعتی شریف در حال تولید نوعی کاتالیست ارزان قیمت با استفاده از پسماندهای کشاورزی هستند که ترکیبات سرطان زا را به ترکیبات کم خطر تبدیل میکند اما مسئولان معتقدند برای کاهش آلودگی هوا باید تصمیمهای بنیادی و ریشهدار گرفت. باید –در حالی كه کشورهای اروپایی از یورو5 عبور کرده و به دنبال تولید خودروهایی با سوخت یورو6 هستند- به سمت تولید خودروهایی با سوخت یورو4 رفت!
با این وجود محققان دانشگاه صنعتی شریف درباره تازهترین دستاورد خود بسیار خوشبین هستند. آنها میگویند چنین کاتالیستهایی که معمولا به صورت جامد تولید میشود در اگزوز خودروها نیز مورد استفاده قرار میگیرد تا ترکیبات سرطانزا را در مبدأ حذف کند. همچنین این نوع کاتالیست به گونهای طراحی شده است که رطوبت ناشی از فعل و انفعالات شیمیایی باعث کاهش حجم آن نمیشود و از سوی دیگر به سادگی قابل احیا است.
كارشناسان معتقدند، نوسازی خودروهای فرسوده باید با شدت بیشتری نسبت به قبل انجام گیرد. هماكنون بیش از 1300 مینیبوس فرسوده و تعداد زیادی تاکسی و اتوبوس شرکت واحد آلاینده و دودزا هستند كه خارج شدن این وسایط حمل و نقل درون شهری را به مشكلات فزایندهای تبدیل میكند. در موارد بسیاری مسئولان به دلیل نیاز حمل و نقل شهری به این وسایل با تردد آنها مدارا میكنند.
به نظر میرسد كه ساماندهی این بخش از ترافیك، متولی ویژه میطلبد. تولیتی که مسئولیتپذیر باشد و بتواند با سرعتی بیشتر از سرعت پیشرفت آلودگی شهر تهران دست به فعالیت و اقدام بزند.
همه گفتهها و گمانهزنیها و یافتهها نشان میدهد كه مسئله هست، راه حل نیز هم! اما عملكننده به راه حل، در هر جایگاه و مسندی كم است و به غنیمت. اما هنوز «جای مراعات چه خالی است...»