چهار راهحل برای مشکل پرحرفی
برای ساکت بودن و به جا و بموقع حرف زدن، هنوز هیچ قرص یا آمپولی اختراع نشده. شاید روزی اختراع شد! در آن صورت، روز زیبایی برای پرحرفها خواهد دمید! صف میکشند مقابل کلینیکها و داروخانهها تا با یک تزریق وریدی یا چند بسته قرص جوشانِ سکوت، تعداد کلماتِ کمتر و کمتری به زبان بیاورند و ساکت یک گوشه بگیرند بنشینند!
تا آن روز، البته پرحرفها میتوانند 5روز بخوانند! 5روز چهار راهحل تضمینشده برای عادت به سکوت و کمحرفی پیشنهاد میکند که براستی مجرب است. سالها و سدههاست که ساکتان جهان از همین چهار راه به سکوت رسیدهاند.
1. دربارهی چیزی که میخواهی بگویی، قبلش فکر کن. آدمهای ساکت، آدمهایی هستند که برای هر حرفی، اول خوب سبک سنگینش میکنند، بعد میزنندش. آنها عادت کردهاند قبل از باز کردن دهانشان، حرفی را که تا پشت دندانهایشان آمده، توش چراغقوه بیاندازند ببینند چیزی دارد که به گفتنش بیارزد یا نه. سکوت، این مجال را به آنها میدهد که آسوده و عمیق و ازسرفرصت فکر کنند.
2. آمار حرف زدنت را داشته باش. با حساب و کتاب حرف بزن! اگر مثل حساب بانکیات که رقم مشخصی دارد و بیشتر از آن نمیتوانی چک بکشی، تعداد کلماتی هم که روزانه میتوانستی بزنی مشخص بود؛ آن وقت چقدر سنجیدهتر حرف میزدی و سعی میکردی کلماتت را ذخیره کنی برای مواقعی که جا و وقت حرف زدن است.
3. کم حرف بزن تا کمتر جواب پس بدهی. تو اگر حساب حرفهات را نداری، کسی هست که دارد! او همه حرفهات را مینویسد. جهان، جهانِ یلهای نیست که تو حرفی بزنی و دلی بشکند یا وقت عدهای تلف شود یا کسی راه اشتباه برود و بعد، کسی به کسی نباشد تا حساب ازت بکشد که چرا گفتی.
4. حرف زدن را هم یک جور «کار» بدان. همه ما برخوردهایم با کسانی که توی اتوبوس یا تاکسی، تا به مقصد برسند... توجه کنید: «تا به مقصد برسند»، شروع کردهاند به حرف زدن و تحلیلهای سیاسی اجتماعی کردن و از در و بیدر گفتن. میدانید علتش چیست؟ علتش همان بیکار بودن و وقتِ بیزبانی است که «تا به مقصد برسند» دارند. همه ما اگر حرف زدن را هم «کار»ی بدانیم برای خودش، همان طور که کار بیخود و بیدلیل نمیکنیم، حرفِ بیخود و بیدلیل هم نمیزنیم.