پول پس گرفتن، آداب دارد!
ــ آداب پول پس گرفتن از مردم:
1. اوضاع و احوال مردم را درک کن. حال مردم دنیا همیشه خوب نیست. گاهی وقتها بدجور اوضاعشان قمر در عقرب میشود. در چنین اوضاع و احوالی، اگر قرار باشد قرضبدهی لپگلی مراعاتِ بدهکار رنگپریده را نکند و اگر بندهخدا مهلت خواست، به هیچ قسم و رقمی رضایت ندهد، روی انصاف و مروت را سیاه کرده.
2. احترامشان را داشته باش! جنبه قرض دادن داشته باش. یا همان اول بگو شرمندهام و به مردم قرض نده؛ یا اگر دادی، آبروی مردم را سر چند چوق کم یا زیاد یا چند وقت دیر و زود شدن پرداخت قرضشان، نبر! تو بالاخره به پولت خواهی رسید؛ اما آن که آبروش را بردهای، بعید است به این آسانیها به آنچه سالها بین مردم جمع کرده بود و تو به راحتی برایش ریختی، برسد.
3. بهشان وقت بده. نمیگوییم کارت حساب و کتاب نداشته باشد یا بیخیال پولی شو که به مردم قرض دادهای؛ اما بگذار آب خوش از گلوشان پایین برود. هولشان نکن. اگر بدهکار تنگدستی از تو مهلت خواست، بهش بده. هر روزی که از سررسیدش بگذرد، خدا تلافی میکند. فراموش نکن که قرضبدهها طرف حسابشان خداست؛ در حقیقت به او قرض دادهاند.
4. مته به خشخاش نگذار! از همان دست که میدهی، میگیری. با بندگان خدا راحت بگیر تا خدا هم با تو راحت بگیرد. همین تو! نمیترسی از قیامت؟ مگر خدا میخواهد بهت ظلم کند که میترسی! خدا و ظلم؟! تو از حسابرسی کامل و دقیقش است که میترسی. کلاهت پس معرکه است اگر بخواهد مثقال مثقال اعمالت را پای میزان و حساب و کتاب بیاورد ــ هرچند اگر هم بیاورد، حق اوست و اتفاقاً عدل کامل است. حالا درست است که حق توست سر وقت تا شاهی آخر پولت را از بدهکارت بگیری، اما بهتر است با بدهکار مسکین دستشازهمهجاکوتاه آن جوری رفتار کنی که آرزو داری خدا قیامت بات رفتار کند.
5. هر وقت و هر جا دلت خواست، اراده نکن که بدهیشان را صاف کنند. بدهکار توست، عبد ذلیلت که نیست! تو طلبکاری، باشد؛ مالکش که نیستی. پس هر جا یا هر وقت دلت خواست، در خانهی طرف را نکوب یا شمارهاش را نگیر یا جلو هر کس و ناکسی نگو که طلب من را کی میآیی صاف کنی؟!