برای کسانی که با خنده و شادی مشکل دارند
آیا میدانستید که مردم هم خوردنیاند؟ بله مردم هم خوردنیاند. بعضی از مردم مثل باقلوا میمانند. راحت الحلقوماند. وقتی میبینیشان، لذت میبری. غم و غصههایت فراموشت میشود. آنقدر شاد است و خندان که از تقسیم کردن شادیاش با تو چیزی از او کم نمیشود. برعکس بعضیها را با یک من عسل هم نمیشود خورد. اخمو، عصبانی، بیحوصله. انگار تمام مصیبتهای دنیا را ریختهاند روی دوشش. وقتی میبینیشان، استخوانهای تو هم زیر کوه درد و مصیبت آنها، صدایشان در میآید. زندگی همهاش کار و مشغله نیست. باید گاهی هم تفریح کرد. باید کمی شوخی کرد. با اطرافیان خوش بود. باید با تفریح زندگی را برای خود شیرین کرد. شوخی و سرگرمی چاشنیهای زندگیاند. چاشنیها هم مزه دهنده. راستی زندگی شما چه مزهای است؟
دلایل اینکه چرا باید شوخی کرد و سرگرمی داشت:
اگر میخواهی خوشرو باشی، شوخی کن: بعضیها کمپلکس انرژیاند. مدام پالسهای مثبت میدهند به دیگران. همیشه لبخند به لبشان است. غصههایشان را برای خودشان نگه میدارند و شادیهایشان را مثل نقل و نبات میپاشند روی سر مردم. چقدر قشنگ میشد اگر همه اینطور بودند. همه خوشرو بودند و بشاش. شادیهایت را از دیگران دریغ نکن. باهاشان شوخی کن.
شوخی سختی زندگی را میگیرد: دستگاه که خشک کار کند و به صدا بیافتد، روغن میریزند لای دندههایش تا روانتر کار کند و آن خشکی سابق را نداشته باشد. زندگی هم با شوخی و تفریح روغنکاری میشود. زندگی ای که خنده و شوخی با آن عجین نباشد، زندگی نیست. عذاب است.
خدا انسان شوخ را بیشتر دوست دارد: معمولا کسانی که توی جمع شوخی میکنند، محبوباند. تا وارد جمعی میشوند، نشاط میآورند به جمع. همه مینشینند دورش تا چیزی بگوید و خستگی را از تنشان بیرون ببرد و خنده به لبانشان بیاورد. اینطور است که خدا هم بیشتر دوستش دارد. چون بندگانش را خوشحال میکند.