یک همسایه خوب چهجور آدمی است؟
قضیه حرمت همسایه آدم، بالاتر از این حرفهاست. گشتیم و بعضی از مهمترین سفارشها را این زیر لیست کردیم.
1. شما خوبین؟ این سؤال را نوشتیم تا از همسایهات بپرسی. و البته نه فقط پرسیدنی خشک و خالی، که اگر گفت نه خوب نیستم، آن وقت در پی آن باشی که اگر کاری ازت برمیآید برایش بکنی. همسایه خوب، حال همسایهاش را میپرسد.
2. شما گشنهتان است؟ ما نه، ولی همسایهات شاید. شبهایی که سیر و پر خوردهای و سر روی بالش پرت گذاشتهای و از شدت پرخوردن خوابت نمیبرد، مابین از این دنده به آن دنده شدنهایت، گاهی هم از خودت بپرس همسایهم سر سیر رو بالش گذاشته یا نه.
3. اذیت نکن! شر مرسان! به خدا بدون آزار و اذیت مردم هم میشود زندگی کرد. لااقل تظاهر به دینداری نکن تو که همسایههایت از دستت جان به عذابند.
4. ببین چقد خوبم من که اذیتت نمیکنم! کوه نمیکنی اگر همسایهات را اذیت نمیکنی؛ کاری را میکنی که باید بکنی (وگرنه، شمارهی 3 را دوباره بخوان). کوه وقتی کنده میشود(!) و نشان مطلای «یک همسایهی خوب» زمانی به سینهات چسبانده میشود که اگر از همسایهات آزار دیدی، قبل از هر اقدام یا داد و هوار حسابی، قدری شکیبایی داشته باشی و دندان روی جگر مبارک بگذاری.
5. به تو چه؟! رازهای همسایههامان را میگوییم. با جاسوسی کردن و سرک توی زندگی خلقالله کشیدن، چقدر به حقوق ماهیانهمان اضافه میشود؟ فیزیک عالم اینطور است که اگر توپ را به دیوار کوبیدیم، دیوار هم توپ را به طرف ما میکوبد؛ اگر راز پوشیده کسی رابرملا کردیم، رازهای محرمانه ما را هم کس دیگری برملا میکند. همسایه خوب، همسایهای است که کاری به زندگی خصوصی همسایههایش ندارد؛ مگر اینکه همسایهاش بیاید در خانهاش را بزند و مشکل خصوصیاش را بهش بگوید به این نیت که او کمکش کند. همچین وقتهایی اولا نباید حرف خصوصی همسایهاش را سر کوچه ببرد، ثانیا آستین بالا بزند و هر کار از دستش برمیآید برایش بکند.
6. خسیسی هم حدی دارد! تو که فازمتر رنگورورفتهی توی خانهات را که میدانی کار همسایه درماندهات را راه میاندازد، بهش نمیدهی؛ چطور از خدا توقع داری برق سهفاز قیامتش را از تو دور کند و حواسش بهت باشد توی آن محشر کبرا، خشک و جزغاله نشوی؟!