راه حلی ساده برای کنار آمدن با بدقلقها
وقتی شما چیزی را از کسی در محیط کارتان انتظار دارید(برای مثال فروش بیشتر، عملکرد بهتر، تولید بالاتر و یا کمک به کاهش حجم کاری شما) خود به خود این احتمال به وجود میآید که ناامید شوید. محیطهای کاری پر است از کارمندان، همکاران و رییسهایی که راه میروند و درباره انتظاراتی که هیچ وقت درباره آنها بحث و مذاکره نمیکنند و به توافق نمیرسند و از همدیگر متنفرند. وقتی کارمندها و بالادستهایتان بین شما و انتظاراتتان قرار بگیرند، به آدمهای «بدقلقی» تبدیل میشوند.
کارمندان همیشه توقع دارند که شما همه چیزهایی که متعلق به دنیای آنهاست درک کنید. زیردستان همیشه از این مینالند که تک تک کارهایشان زیر ذره بین است؛ با این وجود اگر آنها را واضح و مستقیم راهنمایی نکنید دلخور میشوند.
سریعترین و آسانترین راه برای مقابله با رنجشی که از توقعات خلاف واقع و غیرعملی ناشی میشود این است که مستقیم با آن رو به رو شوید. اغلب مردم رنجششان را پیش دوستان و کسی میبرند که فکر میکنند نسبت به آنها همدردی میکنند. آن فردی که پیش او نمیروند همانی است که با او مشکل دارند! جالب اینجاست که فقط خود آن فرد است که میتواند راه حلی پیشنهاد کند.
اگر فکر میکنید کسی به خاطر انتظاراتی که از او دارید از شما آزرده خاطر است یا خودتان از کسی به خاطر توقعاتی که از شما دارد عصبانی هستید، بروید و با او صحبت کنید. هنگامی که درباره رنجشی که وجود دارد حرف بزنید، آن رنجش از بین میرود. بیشتر افراد وقتی ببیند که گفتگوهایتان درباره انتظاراتتان و طرف مقابلتان سازنده و مفید است، دست از لجاجت برمیدارند زیرا احساس میکنند که کنترل اوضاع در دستشان است.
ولی شما باید آغازگر بحث باشید چون بعید است که طرف مقابل پیش قدم شود. گاهی افراد آنقدر ناامید میشوند که تسلیم میشوند. آنها ممکن است دست از تلاش برای رابطه با شما بردارند و شما را نادیده بگیرند و از شما دوری کنند. به خصوص اگر با زیر دست بدقلق سر و کار دارید، این وظیفه شماست که اطمینان یابید زبان همدیگر را میفهمید.