حقوق بشری که دوستِ توست!
زیانهای ناشی از فراق یا قهر دوست آنچنان سنگین است که هیچ شرکت بیمهای در دنیا مسئولیت آن را قبول نمیکند. با این وجود، هیچ ان.جی.او یا نهاد دولتی یا سازمانی بینالمللی از حقوق دوست دفاع نمیکند. علتش روشن است: نیازی نیست!
او که حقوق دوستش را محترم نمیشمارد، خودِ او را از دست میدهد و زیان این از دست دادن آنقدر بزرگ و جبرانناپذیر و در عین حال، عینی و نقد است که دیگر چه نیازی به هشدارهای جهانی و کنوانسیونهای حقوق دوست؟ خود طرف ــ اگر عاقل باشد و بفهمد، حواسش را جمع میکند و حقوق دوستش را رعایت میکند و دلِ دوستش را نمیرنجاند «که این مرغ وحشی، ز بامی که برخاست مشکل نشیند»!
ــ منشور حقوق ِ دوستت!
حقوق دوستِ تو اینهاست:
1. با او دستِ بده داشته باشی و بیمتر و ترازو بهش لطف کنی.
2. با او منصف باشی و جایی که باید بهش حق بدهی (حالا حق هر چی)، بدهی.
3. همان اندازه که احترامت میکند، تو هم احترامش کنی.
4. تو زودتر از او دست توی جیبت کنی؛ در هر کار خوب و بجایی تو پیشدستی کنی.
5. اگر پیشدستی کرد، جای دیگر جبران کنی.
6. همانقدر که دوستت دارد، تو هم دوستش داشته باشی.
7. اگر تصمیم به گناهی گرفت، نگذاری.
8. جوری باشی که بات راحت و خوش و سرکیف باشد. (نه اینکه تا میبیندت که داری میآیی، بگوید: باز اومد!)
9. اذیتش نکنی؛ دردسر برایش درست نکنی.
10. با هیچ توجیه و بهانهای سرش کلاه نگذاری.
11. با او صاف و بیخردهشیشه باشی.
12. در رفتار با او، از خدا بترسی؛ یعنی الکی چیزی بهش نسبت ندهی، حقی (اخلاقی، مادی،...) ازش نخوری، پشت سرش صفحه نگذاری و....