مردم برای چی به هم کادو میدهند؟
خیلیها کادو میدهند، چون باید بدهند یا بهتر است بگوییم رسم است که بدهند و نمیشود و زشت است که و مگر میشود نداد و وقتی بقیه به ما میدهند، ما هم باید به بقیه بدهیم دیگر و بالاخره این هم برای خودش کاری است.
اما اینطوریها نیست!
1. کادو فاصلهها را کم میکند. کینه، خودش یکجور فاصله است. سوءتفاهم، همینطور. و همینطور هر دلگرفتگی و کدورت و ازش خوشم نمیآید و فعلا حوصلهاش را ندارم ِ دیگر. کاری نداریم که گاهی شما آن قدرها هم دور نیستید از هم و گیریم مثل عکاسی که میخواهد از شما و دوستتان عکس یادگاری بگیرد، فقط کافی است یک کم ــ یک کم مهربانتر باشیم. فاصلهها را محبت کم میکند و اُنسی که چه بجا هم واحد طلاست و هم از کادویی که شما میدهید، به وجود میآید. دقیقا به همین دلیل است که کوچک و بزرگ یا گران و ارزان بودن کادویتان مهم نیست؛ و اینکه اگر هدیهای را مجبوری یا توی رودربایستی یا قیدِ رسم و رسوم بدهید و خبری از آن محبت و انسی نباشد که باید پشتش باشد، شما همچنان وسط تنب کوچک ایستادهاید و طرفتان سر قلهی دماوند!
2. کادو اَلَک است! دلها را صاف میکند. مشکل بزرگ، همیشه این بوده که دلهای آدمها با هم یکی نیست و کلی چرک و «ناخالصی» بینشان است. «دل» هم ترکیباتش جوری است که تا با یک دلِ دیگر همگن و صاف نشود، به آن وصل و با آن یکی نمیشود. آدمهای همدل، نعمتهای بینظیری برای هماند و دلشان بزرگتر از بقیه است و کمتر از بقیه، دلشان میگیرد یا تنگی میکند یا دست و دلشان میلرزد.
3. کادو دوستی میآورد. معلوم است که دلهایی که به هم نزدیک میشوند و صاف میشوند با هم، دوستی روی شاخشان است و هرچه بگذرد دوستیهاشان پایدارتر هم میشود و دوستیهای پایدار، به برادری بدل میشود و برادریها، هر روز محکمتر از دیروز خواهد شد! بیجهت نیست که امام علی میگوید من ترجیح میدهم پولی را که میخواهم صدقه بدهم، کادو بخرم و ببرم برای برادر مؤمنم.