چند جور کادو سراغ داری؟
جور کادو را تویی که تعیین میکنی و الا، سر و ته تمام کادوییفروشیهای دنیا، سه جور و نصفی کادو بیشتر نیست که بخری. مهم قصد و نیتِ توست که کدام جورش را بگویی فروشنده برایت بپیچد.
گیج نشو! قرار نیست با یک خط تیتر و دو خط لید همه چیز را بگیری. شمارههای زیر را هم برای تو نوشتهایم.
1. جور اول: تو کادو میخری چون میخواهی که چیزی را جبران کنی. آشنایی داری که به مناسبتی برایت کادویی آورده. طبق قانون بقای ماده و انرژیِ مرحوم نیوتن، کادوش که از بین نمیرود؛ بلکه از کادویی به کادو دیگر تبدیل میشود. این کادو ِ دیگر، همانی است که تو به مناسبتی باید برایش ببری و محبتی را که او به تو داشته، «جبران» کنی. این جور کادو، از همان جور کادویی است که تو در ازای محبتِ دوست و آشنایی که وقت بیماریت به عیادتت آمده، جعبهی شیرینیای میگیری و پیشش میروی.
2. جور دوم: تو کادو میخری چون میخواهی از زیر میز به کسی بدهیش. کارت گیر کرده. تو که نمیخواهی کارت همین طور گیر بماند؟! حالا این گیر، چه جریمهی کلفتی باشد که آقاپلیسه میخواهد بنویسد؛ چه حق و حقوق کارمند و کارگرت باشد که یکدفعه بیرونشان کردهای؛ چه قیمت کارشناسی خانهی کلنگیات که بنگاهدار «وجدانی مسئول است» اگر سر قولنامه بیشتر ببُرد! پس: «شیرینی» آقاپلیس مهربون، «شام بچهها»ی ماموری که از ادارهی کار آمده و «خجالتِ» کارشناس خدوم املاک که تو باید ازش دربیایی، برگهای سبزیاند کادو درویشی که (واقعاً) تویی.
3. جور سوم: تو کادو میخری چون نه میخواهی که چیزی را جبران کنی، نه از زیر میز به کسی بدهیش. نه مجبورت کردهاند و نه کسی توقع دارد که مثلاً سیزده رجب به کارمندت عیدی بدهی؛ نیتت هم باج دادن به دوست و آشناهات نیست اگر میروی سفر و سوغاتی برایشان میآوری. رضای خدا نه شاخ دارد نه دم. دادن همین کادو جور سوم ــ که مرغوبترین و گرانقیمتترین و باتأثیرترین نوع کادوست ــ یعنی برای رضای خدا.
ــ تبصره: تو میتوانی کادوی جور اولی بخری که جور سوم هم باشد؛ یعنی هم چیزی را جبران کنی، هم کاری برای رضای خدا کرده باشی. کادویی که برای روز مادر به جناب والده تقدیم میکنی، همین جور اولِ جور سوم است.